پارت ۵ ( عشق پنهان )
بعد شب شود شام درست کردم بهش گفتم چیزی نمیخوای ولی هیچی جوابمو نداد و داشت غذا
میخورد من هم چیزی نگفتم خیلی گشتم بود خوردم و رفتم ظرف هارو شستم آمدم تبم رو
چک کنم که دیدم خوبم یه قرص سرما خوردگی و خوردم بد جوری سرما خوردم رفتم توی آشپز
خونه سمت یخچال وایستادم تا اون منو نبینه ولی مثل اینکه اون از پشتم آمد بهم نگاه کرد و
دید دارم قرص سر دردو دارم میخورم چیزی نگفت میخواست بره که دید دارم قرص افسردگی
میخورم که به سمتم آمد و ازم گرفتن گفت که کی اجازه داده قرص افسردگی بخوری ؟ مگه تو
ناراحت ویا چیزی هستی گفتم آره هستم که چی اون قرص رو بدانید مگه تو هروقت من میام
نمیری الانم اون قرص و بده و برو
گفت حرف الکی نزن
قرص مورد بده
میری یا بزنم دیگه داری اعصابم و خوردم میکنی
من بی توجه به حرفش بهش با صدای بلند گفتم قر صمو بده که هس کردم ترف راست سورتم
میسوزه گفت سریه دیگه بگو گفتم با گریه گفتم چرا با من بدی ؟
.....،.
لایک
لطفا
کامنت یادتون نره مرسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
میخورد من هم چیزی نگفتم خیلی گشتم بود خوردم و رفتم ظرف هارو شستم آمدم تبم رو
چک کنم که دیدم خوبم یه قرص سرما خوردگی و خوردم بد جوری سرما خوردم رفتم توی آشپز
خونه سمت یخچال وایستادم تا اون منو نبینه ولی مثل اینکه اون از پشتم آمد بهم نگاه کرد و
دید دارم قرص سر دردو دارم میخورم چیزی نگفت میخواست بره که دید دارم قرص افسردگی
میخورم که به سمتم آمد و ازم گرفتن گفت که کی اجازه داده قرص افسردگی بخوری ؟ مگه تو
ناراحت ویا چیزی هستی گفتم آره هستم که چی اون قرص رو بدانید مگه تو هروقت من میام
نمیری الانم اون قرص و بده و برو
گفت حرف الکی نزن
قرص مورد بده
میری یا بزنم دیگه داری اعصابم و خوردم میکنی
من بی توجه به حرفش بهش با صدای بلند گفتم قر صمو بده که هس کردم ترف راست سورتم
میسوزه گفت سریه دیگه بگو گفتم با گریه گفتم چرا با من بدی ؟
.....،.
لایک
لطفا
کامنت یادتون نره مرسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
۳۰.۵k
۳۱ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.