وقتی پریود میشی p2
هان : هان همینطوری کار و زندگیشو ول میکرد و تا بتونه پیشت باشه ... چه برسه به این دوران از لحظه ای که میفهمید تا آخرین روز از کنارت جم نمیخورد
شلوغ کاری اش بعضی وقتا بیش از حد میشد .. ولی خب ... تو همینشو دوست داشتی و با نگاه کردن بهش میخندیدی
فیلیکس : از بیست و چهار ساعت روز بیست و سه ساعتشو خواب بودید با هم ... اون یه ساعتم فیلیکس بغلت میکرد و بهت دلداری میداد و غذا میخوردید
بامزه ترین لحظه اش اونجا بود که تو از درد بغض کرده بودی و فیلیکس با دیدنت زد زیر گریه و حالا تو اونی بودی که داشتی ارومش میکردی
سونگمین : اینطوری که بخواد کارش و ول کنه و اینا نبود ولی سعی میکرد تو اون دوره اذیتت نکنه یا اعصابت و به هم نریزه تا راحت تر این دوره رو سپری کنی
بماند که بعدش جبران اون چند روز و با سر به سر گذاشتنت در می آورد
جونگین : خیلی خجالت میکشید وقتی بهش میگفتی و فقط یه لبخند ریز میزد و سریع صحنه رو ترک میکرد
هیچ وقت درباره این مسئله صحبت مستقیم نداشتید با هم
اما .... اون تمام تلاششو میکرد با انجام کارای خونه و سرگرم کردنت حالت و بهتر کنه
شلوغ کاری اش بعضی وقتا بیش از حد میشد .. ولی خب ... تو همینشو دوست داشتی و با نگاه کردن بهش میخندیدی
فیلیکس : از بیست و چهار ساعت روز بیست و سه ساعتشو خواب بودید با هم ... اون یه ساعتم فیلیکس بغلت میکرد و بهت دلداری میداد و غذا میخوردید
بامزه ترین لحظه اش اونجا بود که تو از درد بغض کرده بودی و فیلیکس با دیدنت زد زیر گریه و حالا تو اونی بودی که داشتی ارومش میکردی
سونگمین : اینطوری که بخواد کارش و ول کنه و اینا نبود ولی سعی میکرد تو اون دوره اذیتت نکنه یا اعصابت و به هم نریزه تا راحت تر این دوره رو سپری کنی
بماند که بعدش جبران اون چند روز و با سر به سر گذاشتنت در می آورد
جونگین : خیلی خجالت میکشید وقتی بهش میگفتی و فقط یه لبخند ریز میزد و سریع صحنه رو ترک میکرد
هیچ وقت درباره این مسئله صحبت مستقیم نداشتید با هم
اما .... اون تمام تلاششو میکرد با انجام کارای خونه و سرگرم کردنت حالت و بهتر کنه
۷.۹k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.