پارت⁵:بی موحتاوا
امروز حالم اصلا خوب نیست!
سر هرکسی ک میبینم داد میزنم و اگه کسی اذیتم کرد گریه میکنم
دازای سان:ببینمت جوجه!امروز چت شدهه؟(با لحن کنجکاو)از کونیکیدا هم بدتر شدی!
کونیکیدا سان:مگه من چمه دازای؟
بعد یوسانو سان با حالت ترسناکی میگه:فکر کنم مریض شدی!
رنگ صورتم میپره و میگم:غلت کردم
دازای سان:عع!درست شد!
اکو:ببر نما!به ی مبارزه تن به تن احتیاج دارم!(این آکو چ وحشیه)
کونیکیدا سان:اینجا مبارزه نکنید!گند میزنید ب همه جا!
دازای سان:راستی آکو!مواظب باش!اگه آتسوشی صدمه ببینه...
آکو:آه!اصلا ی غلتی کردم
بعد میرم پایین تا یکم قهوه بخورم...
__________
وقتی از پله ها رفتم پایین همون دختره...لوسی رو دیدم،رو کابینت نشسته بود و داشت رمان میخوند...
پرسیدم:چ کتابیه؟
_رونیا،دختر یک راهزن...اثر آسترید لیند گرن
+آها...
لوسی:چرا اومدی اینجا؟
بنظرت پرسیدن داره...😑
من:آم...ی قهوه میخواستم...
لوسی:پس برو بشین تا برات بیارم
من:آریگاتو گزایماس
____________
وقتی برگشتم بالا دیدم دازای سان داره سعی میکنه پوپو رو بگیره و پوپو بیچاره هم داره از دستش فرار میکنه و میتسوها هم...دمپایی های راحتی کونیکیدا رو پاره کرده
کونیکیدا:اینجا یا جای منه یا جای این سگ!
من هم کلی معذرت خواهی کردم و میتسوها رو بردم خونه
_____________
پایان این پارت
خعلی بد شودح🥲
سر هرکسی ک میبینم داد میزنم و اگه کسی اذیتم کرد گریه میکنم
دازای سان:ببینمت جوجه!امروز چت شدهه؟(با لحن کنجکاو)از کونیکیدا هم بدتر شدی!
کونیکیدا سان:مگه من چمه دازای؟
بعد یوسانو سان با حالت ترسناکی میگه:فکر کنم مریض شدی!
رنگ صورتم میپره و میگم:غلت کردم
دازای سان:عع!درست شد!
اکو:ببر نما!به ی مبارزه تن به تن احتیاج دارم!(این آکو چ وحشیه)
کونیکیدا سان:اینجا مبارزه نکنید!گند میزنید ب همه جا!
دازای سان:راستی آکو!مواظب باش!اگه آتسوشی صدمه ببینه...
آکو:آه!اصلا ی غلتی کردم
بعد میرم پایین تا یکم قهوه بخورم...
__________
وقتی از پله ها رفتم پایین همون دختره...لوسی رو دیدم،رو کابینت نشسته بود و داشت رمان میخوند...
پرسیدم:چ کتابیه؟
_رونیا،دختر یک راهزن...اثر آسترید لیند گرن
+آها...
لوسی:چرا اومدی اینجا؟
بنظرت پرسیدن داره...😑
من:آم...ی قهوه میخواستم...
لوسی:پس برو بشین تا برات بیارم
من:آریگاتو گزایماس
____________
وقتی برگشتم بالا دیدم دازای سان داره سعی میکنه پوپو رو بگیره و پوپو بیچاره هم داره از دستش فرار میکنه و میتسوها هم...دمپایی های راحتی کونیکیدا رو پاره کرده
کونیکیدا:اینجا یا جای منه یا جای این سگ!
من هم کلی معذرت خواهی کردم و میتسوها رو بردم خونه
_____________
پایان این پارت
خعلی بد شودح🥲
۱۴.۹k
۱۲ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.