پارت 11
دستش که اجوما اومد و فرار کرد ولی بادیگاردها گرفتنش از عصبانیت رگ های دستم بیرون زده بود از اتاق اومدم بیرون رفتم سالن روی مبل نشستم به اجوما گفتم همه رو جمع کنه داخل سالن وقتی همه اومدن ایستادم اون پرستاره و نگهبان داشتن میلرزیدن این خیلی مشخص بود میخواستم یه کاری کنم رفتم سمت اجوما
& اجوما چرا مواظب دخترم نبودی همه اینا خطای تو اجوما ناباورانه بهم نگاه کرد براش چشمکی زدم که ساکت شد دیدم پرستار و نگهبان آروم شدن گفتم اجوما مقصرین این قضیه قرار به بدترین نحو ممکن
قرار شکنجه بشن میدونی پرستار و نگهبان هنوز چیزی نمیگفتن اسحلم رو درآوردم گذاشتم سر اجوما اون بهم خیلی اعتماد داشت حتی بیشتر از خودش چشماش رو بسته بود ماشه کشیدم پایین (شلیک نکرد حالت آماده اسلحه حالا نمیدونم بهش چی میگن)
دیدم نگهبان افتاد زمین
نگهبان خانم خانم من واقعا معذرت میخوام همه اینا خطای منه اگه میخواین میتونید من رو بکشید ببخشید واقعا حواسم نبود خطای اجوما نبود داشت گریه میکرد ولی پرستار بازم هیچی نمیگفت دیگه داشتم فکر میکردم اون یه جاسوسه گفتم فقط خطای خودت بود کس دیگه ای هم نبود
پرستار خانم نگهبان همه این کارها رو کرده خودمم دیدم اون رو مجازات کنید تا دفعه بعد.....
با چکی که بهش زدم حرفش نصفه موند
& کی اینطور توی خونه من زندگی میکنی میخوری و میخوابی و حتی نمیتونی از یه بچه مواظبت کنی بادیگارد
بله خانم
اون رو ببرید و بندازنیش زندان اجوما تو برو پیش هیون می خودم دیدم خطای شما نبود و تو اگه یک بار کافیه یه بار دیگه ببینم سر کارت بخوابی اون موقع فقط یه گلوله حرومت میکنم فهمیدددددییییییی
بله خانم با اجازه
& اجوما چرا مواظب دخترم نبودی همه اینا خطای تو اجوما ناباورانه بهم نگاه کرد براش چشمکی زدم که ساکت شد دیدم پرستار و نگهبان آروم شدن گفتم اجوما مقصرین این قضیه قرار به بدترین نحو ممکن
قرار شکنجه بشن میدونی پرستار و نگهبان هنوز چیزی نمیگفتن اسحلم رو درآوردم گذاشتم سر اجوما اون بهم خیلی اعتماد داشت حتی بیشتر از خودش چشماش رو بسته بود ماشه کشیدم پایین (شلیک نکرد حالت آماده اسلحه حالا نمیدونم بهش چی میگن)
دیدم نگهبان افتاد زمین
نگهبان خانم خانم من واقعا معذرت میخوام همه اینا خطای منه اگه میخواین میتونید من رو بکشید ببخشید واقعا حواسم نبود خطای اجوما نبود داشت گریه میکرد ولی پرستار بازم هیچی نمیگفت دیگه داشتم فکر میکردم اون یه جاسوسه گفتم فقط خطای خودت بود کس دیگه ای هم نبود
پرستار خانم نگهبان همه این کارها رو کرده خودمم دیدم اون رو مجازات کنید تا دفعه بعد.....
با چکی که بهش زدم حرفش نصفه موند
& کی اینطور توی خونه من زندگی میکنی میخوری و میخوابی و حتی نمیتونی از یه بچه مواظبت کنی بادیگارد
بله خانم
اون رو ببرید و بندازنیش زندان اجوما تو برو پیش هیون می خودم دیدم خطای شما نبود و تو اگه یک بار کافیه یه بار دیگه ببینم سر کارت بخوابی اون موقع فقط یه گلوله حرومت میکنم فهمیدددددییییییی
بله خانم با اجازه
۶۱.۱k
۱۰ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.