از اعصبانیت هوفی سر دادی ساعت ۱۲ و نشون میداد تو فرودگاه

از اعصبانیت هوفی سر دادی ساعت ۱۲ و نشون میداد تو فرودگاه منتظر بودی به مقصد فرانسه بلیط داشتی برای کار باید میرفتی از اونجایی که وکیل یه شرکت بزرگ بودی باید میرفتیو
رئیست به قتل دو نفر متهم شده بود و نجات میدادی
پروازتو صدا کردن به سمت قسمت وی ای پی راه افتادی و چشماتو روهم گذاشتی
پس از چندین ساعت پرواز بلخره رسیدی ه نزدیک ترین کافه رفتی و یه قهوه سفارش دادی بعداز خوردن قهوه به سرعت به سمت دادگاه راه افتاد جلوی دادگاه وکیل طرف مقابلو دیدی که میگفت:تو نمیتونی من و شکست بدی
پوزخندی زدیو گفتی میبینیم با همون پوزخند به داخل دادگاه راه افتادی.......................
اون لعنتی حتی تو لباس زندانم جذاب بود


رئیس:کیم تهیونگ



از اینا خوشتون میاد بیشتر بزارم؟