part 50
part 50
ࡃܢܚ݅ࡐ߳ ࡅ࡙ߊ ܣࡐܚࡍ◁❚❚▷
نویسندگان:«یونا♡کارولین♡»
«دو روز بعد»
دلم خیلی برای سهیل تنگ شده:((
کاشکی اون کارو باهام نمیکرد الان دو شبه که خواب به چشمام نیومده خدا لعنتش کنه.
ولی با همه ی اینا بازم دلم براش تنگ شده...
بهش پیام دادم:«یه فرصت دیگه بهت میدم فقط برای دل خودم وگرنه بهت هیچ اعتمادی ندارم»
نیما
خیلی وقته یه دختر درست و حسابی پیدا نکردم باهاش س.کس کنم دلم حسابی لک زده براش...
دیروز که تو کافه دیدمش خیلی دلم برای یه رابطه باهاش تنگ شد.
به این نتیجه رسیدم هیچکی بهتر از تینا نیست فقط اونه که دلمو نمیزنه ولی اگه بهش پیام بدم بلاکم میکنه باید دنبال یه راه دیگه باشم!...
فهمیدم!
خودمو به جای یه پسر دیگه جا میزنم و اعتمادشو به دست میارم و بعد...
رفتم یه سیمکارت دیگه خریدم و باهاش به تینا پیام دادم:«سلام تینا خانوم خوبی؟»
گوشیو خاموش کردم که صدای پیام اومد،تینا بود:«سلام شما؟!»
براش نوشتم:«راستش دیروز تو کافه دیدمت و ازت خوشم اومد شمارتو از یکی از دوستام گیر آوردم»
جواب داد:«آهان.کدوم کافه؟!»
براش نوشتم:«همونی که جدید باز شده.کافه تلخ»
نوشت:«شرمنده من مایل به برقراری رابطه ندارم خدانگهدار.»
براش نوشتم:«تو یه فرصت به من بده قول میدم بهترین باشم برات.»
ࡃܢܚ݅ࡐ߳ ࡅ࡙ߊ ܣࡐܚࡍ◁❚❚▷
نویسندگان:«یونا♡کارولین♡»
«دو روز بعد»
دلم خیلی برای سهیل تنگ شده:((
کاشکی اون کارو باهام نمیکرد الان دو شبه که خواب به چشمام نیومده خدا لعنتش کنه.
ولی با همه ی اینا بازم دلم براش تنگ شده...
بهش پیام دادم:«یه فرصت دیگه بهت میدم فقط برای دل خودم وگرنه بهت هیچ اعتمادی ندارم»
نیما
خیلی وقته یه دختر درست و حسابی پیدا نکردم باهاش س.کس کنم دلم حسابی لک زده براش...
دیروز که تو کافه دیدمش خیلی دلم برای یه رابطه باهاش تنگ شد.
به این نتیجه رسیدم هیچکی بهتر از تینا نیست فقط اونه که دلمو نمیزنه ولی اگه بهش پیام بدم بلاکم میکنه باید دنبال یه راه دیگه باشم!...
فهمیدم!
خودمو به جای یه پسر دیگه جا میزنم و اعتمادشو به دست میارم و بعد...
رفتم یه سیمکارت دیگه خریدم و باهاش به تینا پیام دادم:«سلام تینا خانوم خوبی؟»
گوشیو خاموش کردم که صدای پیام اومد،تینا بود:«سلام شما؟!»
براش نوشتم:«راستش دیروز تو کافه دیدمت و ازت خوشم اومد شمارتو از یکی از دوستام گیر آوردم»
جواب داد:«آهان.کدوم کافه؟!»
براش نوشتم:«همونی که جدید باز شده.کافه تلخ»
نوشت:«شرمنده من مایل به برقراری رابطه ندارم خدانگهدار.»
براش نوشتم:«تو یه فرصت به من بده قول میدم بهترین باشم برات.»
۳۹۶
۰۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.