:زندگی سخت فصل ۲ پارت۴

ات ویو
ات: به من چه؟
نامجون: حداقل بریم بار
ات: هوفففففففف باشه
جی هوپ: هوراااااااااا



فلش نکست به بار
جیمین چی سفارش بدم
نامجون: واسه ما رو که می دونی ات؟
ات: ۹۰٪
اعضا به جز یونگی: هااااا؟
ات: ها و کوفت
جیمین: باشه الان می گیرم

جیمین رفت و اومد

داشتیم می خوردیم که یهو گوشیم زنگ خورد عایششششششش
لینو: خانم..
ات: مگه نگفتم بگو ات نه خانم
لینو: ببخشید ات خب یکی از بادیگاردامون جاسوس از آب در اومد
ات: گرفتیش؟
لینو: آره
ات: خوبه بندازش تو اتاق شکنجه تا بیام
لینو: اوک


قطع کردن

کوک ویو
صحبت های ات رو شنیدیم می خواد یکی رو شکنجه کنه یاخدااااااا این ات نیست ولی راستش یه حسایی بهش دارم
یهو تلفن ات قطع شد
ات: من باید برم
شوگا: اسم اونی که گرفتی چیه؟
ات: مینهو
نامجون: دشمن ماهم مینهوعه پس ماهم باهات می یایم
ات: پاشین برین خونه هاتون
ته: بیاین مثل قبل با هم دوست باشیم
اعضا به جز ته: اوک
ات: نمی دونم
ته: لطفااااااااا
ات: باش می خواین باهام بیاین
اعضا: اوک
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
ـ
.
.
. ــ

ـ
.
ـ
ـ
بای بای