رابطه اجباری (پارت ۱۳)
ویو کوک
بیدار که شدم نیمه شب بود و ا/ت خواب بود رفتم
جعبهی کمک های اولیه ره اوردم و زخماشو تمیز کردم
و بستم که دیدم بیدار شد
ویو ا/ت
دیدم کوک داره زخمامو میبنده دیدکه بیدار شدم بغلم کرد و موهامو نوازش کرد
پرش زمانی صبح
با صدای کوک بیدار شدم
کوک: سلام بیبی گرل چه عجب بیدار شدی
ا/ت:.......... .
کوک: امممم بیا واست صبحانه اوردم بخور
ا/ت: ممنون (لحن سرد)
کوک ببخشید که زدمت
یهو یادم اومد که دیشب چی شده
ا/ت: تهیونگ کجاست؟
کوک: لطفا اسم اونو نیار
ویو کوک
دیدم داره بهس تهیونگ میشه یدونه لغمه ور داشتم گزاشم دهنش
لغمرو که خرد اب پرتغالشو دادم خرد
که یهو...........
بیدار که شدم نیمه شب بود و ا/ت خواب بود رفتم
جعبهی کمک های اولیه ره اوردم و زخماشو تمیز کردم
و بستم که دیدم بیدار شد
ویو ا/ت
دیدم کوک داره زخمامو میبنده دیدکه بیدار شدم بغلم کرد و موهامو نوازش کرد
پرش زمانی صبح
با صدای کوک بیدار شدم
کوک: سلام بیبی گرل چه عجب بیدار شدی
ا/ت:.......... .
کوک: امممم بیا واست صبحانه اوردم بخور
ا/ت: ممنون (لحن سرد)
کوک ببخشید که زدمت
یهو یادم اومد که دیشب چی شده
ا/ت: تهیونگ کجاست؟
کوک: لطفا اسم اونو نیار
ویو کوک
دیدم داره بهس تهیونگ میشه یدونه لغمه ور داشتم گزاشم دهنش
لغمرو که خرد اب پرتغالشو دادم خرد
که یهو...........
۱۴.۸k
۰۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.