پارت 18
ات ویو
خدایا قول میدم همه نمازام بخونم دختر خوبی بشم مامانم اذین نکنم فقط این صدایه سوهو نباشههههههه
برگشتم پشت سرم نگاه کردم هننننننننننن سوهو بود و بشدت عصبی بودددددد
همینجوری جلو میومد من عقب عقب میرفتم جینم با من میومد این چرا داره میاد مگه اینم میترسه؟
واییی یاخدا انقدر رفتم عقب که پام لیز خورد و از لبه پشت بوم آویزان شدم اگه دستمو ول میکردم میافتادم پایین و میمردم همون لحظه دوتا دست دیدم که بهم میگن دستشونو بگیرم یکیش دست جین بود یکیش سوهو حالا کدومو بگیرم وایییی از جین خیلی دلخورم سوهو هم کهههع.....عاححح ولش سریع دستمو گذاشتم تو دست جین و اون منو کشید بالا و در مقابل چشمای متعجب سوهو نشستم کنار جین
*هوففف ات خانم به حسابت میرسم
نمد چرا وقتی کنار جین بودم قوی میشدم پس جواب سوهو رو دادم
+من قبلا گفته بودم هیچ حسی بت ندارم با این کارات داری نفرتم به خودتو بیشتر میکنی
*هع...ببین چجوری تورو عاشق خودم میکنم
+چجوری دیقا؟؟با کتک زدن؟؟با تجاوز کردن؟؟:*بغض*
دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم بغضم شکست سریع از پشت بوم اومدم پایین و رفتم یه گوشه نشستم گریه کردم
جین ویو
تا الان فقط داشتم به صحبتاشون گوش میکردم که ات کریش گرفت و بدو بدو رفت پایین منم رفتم دنبالش که این پسرع اذیتش نکنه
این شاسگول(سوهو)داشت پشت سرم میومد رفتم کنار ات نشستم و هیچ کاری نمیکردم فقط نشستم کنارش
که سوهو اومد و خواست دست اتو بگیره که مچشو گرفتم
-مگه نگفته بود نمخاد بش نزدیک بشی
خدایا قول میدم همه نمازام بخونم دختر خوبی بشم مامانم اذین نکنم فقط این صدایه سوهو نباشههههههه
برگشتم پشت سرم نگاه کردم هننننننننننن سوهو بود و بشدت عصبی بودددددد
همینجوری جلو میومد من عقب عقب میرفتم جینم با من میومد این چرا داره میاد مگه اینم میترسه؟
واییی یاخدا انقدر رفتم عقب که پام لیز خورد و از لبه پشت بوم آویزان شدم اگه دستمو ول میکردم میافتادم پایین و میمردم همون لحظه دوتا دست دیدم که بهم میگن دستشونو بگیرم یکیش دست جین بود یکیش سوهو حالا کدومو بگیرم وایییی از جین خیلی دلخورم سوهو هم کهههع.....عاححح ولش سریع دستمو گذاشتم تو دست جین و اون منو کشید بالا و در مقابل چشمای متعجب سوهو نشستم کنار جین
*هوففف ات خانم به حسابت میرسم
نمد چرا وقتی کنار جین بودم قوی میشدم پس جواب سوهو رو دادم
+من قبلا گفته بودم هیچ حسی بت ندارم با این کارات داری نفرتم به خودتو بیشتر میکنی
*هع...ببین چجوری تورو عاشق خودم میکنم
+چجوری دیقا؟؟با کتک زدن؟؟با تجاوز کردن؟؟:*بغض*
دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم بغضم شکست سریع از پشت بوم اومدم پایین و رفتم یه گوشه نشستم گریه کردم
جین ویو
تا الان فقط داشتم به صحبتاشون گوش میکردم که ات کریش گرفت و بدو بدو رفت پایین منم رفتم دنبالش که این پسرع اذیتش نکنه
این شاسگول(سوهو)داشت پشت سرم میومد رفتم کنار ات نشستم و هیچ کاری نمیکردم فقط نشستم کنارش
که سوهو اومد و خواست دست اتو بگیره که مچشو گرفتم
-مگه نگفته بود نمخاد بش نزدیک بشی
۱۲.۳k
۱۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.