پارت ۱۳(مافیای نجات من)
پارت ۱۳(مافیای نجات من)
ویو ا.ت
دیدم حرف دلمو زد و گفت که قبولش میکنم یا نه منم از خدا خاسته اصلا سول رو یادم رفت و گفتم اره بعد لباشو رو ی لبام گذاشت و مک میزد اول تعجب کردم بعد همکاری کردم بعد از جدا شد و از پشت ماشین یه دسته گل و یه حلقه دراورد و بهم داد (خر ذوغ شد بچم)
حلقه رو تودستم کرد و منم گونش رو بوسیدن.
ویو کوک
وقتی حلقه رو انداختم دستش بوسه ای روی گونم زد که باعث تحریکم میشد
کوک: بیبی دوسش داری؟
ا.ت: اره کوکی ممنون
کوک:دوست دارم بیبی من تو الان دیگه مال منی مگه نه؟
ا.ت: اره توهم مال منی کوکی
کوک: بریم دور دور
ا.ت: بریم
**ادامه دار**
*******************************************
ببخشید اگه کم بود اینم واسه یکی از بچه ها که گفت منتظره گذاشتم
ویو ا.ت
دیدم حرف دلمو زد و گفت که قبولش میکنم یا نه منم از خدا خاسته اصلا سول رو یادم رفت و گفتم اره بعد لباشو رو ی لبام گذاشت و مک میزد اول تعجب کردم بعد همکاری کردم بعد از جدا شد و از پشت ماشین یه دسته گل و یه حلقه دراورد و بهم داد (خر ذوغ شد بچم)
حلقه رو تودستم کرد و منم گونش رو بوسیدن.
ویو کوک
وقتی حلقه رو انداختم دستش بوسه ای روی گونم زد که باعث تحریکم میشد
کوک: بیبی دوسش داری؟
ا.ت: اره کوکی ممنون
کوک:دوست دارم بیبی من تو الان دیگه مال منی مگه نه؟
ا.ت: اره توهم مال منی کوکی
کوک: بریم دور دور
ا.ت: بریم
**ادامه دار**
*******************************************
ببخشید اگه کم بود اینم واسه یکی از بچه ها که گفت منتظره گذاشتم
۳۴۳
۲۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.