استاد من

ویو ا.ت
آلارم گوشی من کوک و کارما باهم خورد حوصله پاشدن نداشتم یه یک لحظه کوک تو چهارچوب در ظاهر شودو گفت : نمی خوای باشی
ا.ت : کوک حال ندارم تب دارم ، دارم تو تب می سوزم حالم خوب نیست
کوک : اشکال نداره دیشب چاقاله زیاد خوردی الآنم مثل بچه آدم پا میشی حاضر میشی خب آفرین دختر خوب
سر ناچاری بلند شدم لباس پوشیدم آمدم پول و دارم که از بوفه خوراکی بگیرم که کوک صدامون زد منو کارما رفتیم دیدیم دقیقا به تعداد زنگ ها خوراکی گذاشته
کارما : نمیشد حالا از بوفه بگیرم
کوک : نخیر ( داد )
ا.ت :🗿
کوک : خانم کیم ا.ت و جیون کارما اگه امسال مثل پارسال نمره هاتون پایین باشه من می‌دونم و شما
ا.ت : مثل چی کار
کوک : تو که دوست دخترمی و دیگه اهم اهم باهات می کنم ابجیه گولمونم باید از کتاب های ۲۰۰۰ صفحه ای نامجون بخونه
فهمیدن
ادمین : کوک گناه دارانا
کوک : تو خفه شو الان ا.ت قبلی تو همون پارت که یونگی میکنتش مونده برو اون بد بخت رو درست کن
ادمین : خودم حلش می کنم ( نگو به تو چه بگو خودم حلش می کنم 🤣)