ددی خشن من
ددی خشن من
Part 12
ویو یونگی
حدودا ۳۰مین گذشته بود که دیدم ات مثل یک نی نی کوچک خوابش برده
مثل یک بچه ی معصوم بود که نمیتونست به کسی اعتماد کنه ولی خوب....
۱۵ مین بعد
تاجایی که تونستم سعی کردم یواش رانندگی کنم تا از خواب بیدار نشه
وقتی رسیدیم ماشین رو پارک کردم بعد رفتم سمت در شاگرد و ات رو جوری بغل کردم که بیدار نشه و به سمت اتاق خودم حرکت کردم
وقتی رسیدم ات رو تخت گذاشتم سوشرتش رو درآوردن و همین طور شلوارش رو
کت خودمم درآوردم رفتم سراغ آوردن وسایل کمک اولیه و بعد از برداشتن به سمت اتاق راهی شدم دیدم ات بیدار شده و پتو رو دور خودش کشیده فهمیدم خجالت کشیده
+خجالت نکش به هرحال من...... دست و پات زخمی شده اگه بهش رسیدگی نشه عفونت میکنه
- میتونستی بیدارم کنی
بی توجه به حرفاش رفتم کنار تخت نشستم
و مشغول شدم (من نمیدونم که چطور به زخم رسیدگی میکنن این به خودتون مربوطه)
- باتوام
+ تو خودت بگو چطور میتونی یه بچه ی کوچولو ناز رو از خواب بیدار کنی ...
Part 12
ویو یونگی
حدودا ۳۰مین گذشته بود که دیدم ات مثل یک نی نی کوچک خوابش برده
مثل یک بچه ی معصوم بود که نمیتونست به کسی اعتماد کنه ولی خوب....
۱۵ مین بعد
تاجایی که تونستم سعی کردم یواش رانندگی کنم تا از خواب بیدار نشه
وقتی رسیدیم ماشین رو پارک کردم بعد رفتم سمت در شاگرد و ات رو جوری بغل کردم که بیدار نشه و به سمت اتاق خودم حرکت کردم
وقتی رسیدم ات رو تخت گذاشتم سوشرتش رو درآوردن و همین طور شلوارش رو
کت خودمم درآوردم رفتم سراغ آوردن وسایل کمک اولیه و بعد از برداشتن به سمت اتاق راهی شدم دیدم ات بیدار شده و پتو رو دور خودش کشیده فهمیدم خجالت کشیده
+خجالت نکش به هرحال من...... دست و پات زخمی شده اگه بهش رسیدگی نشه عفونت میکنه
- میتونستی بیدارم کنی
بی توجه به حرفاش رفتم کنار تخت نشستم
و مشغول شدم (من نمیدونم که چطور به زخم رسیدگی میکنن این به خودتون مربوطه)
- باتوام
+ تو خودت بگو چطور میتونی یه بچه ی کوچولو ناز رو از خواب بیدار کنی ...
۵۲۱
۲۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.