🔰B̷a̷n̷g̷ T̷e̷n̷ b̷o̷y̷s̷🔰..🖤⛓️M̷A̷F̷I̷A̷ ⛓️🖤.."پارت"1̷9̷
سلام کیوتااا 🥺💜
اینم از پارت بعدی ✌️
خب دیگه حرفی ندارم😐
بریم ادامه فیک..🤟🖤
از زبان جین : برگشتم و صدارو دنبال کردم که دیدم ....
ج..جونگ...کوک!!!.... ب.. بهوش اومده😧😧...
با سرعت رفتم سمتش تا صداشو بهتر بشنوم .... بدون اینکه بزارم دوباره چیزی بگه شروع کردم به فوهش دادن بهش
از زبان جونگ کوک : دیدم که جین بعد از اینکه صداش کردم متوجه شد
و با سرعت اومد سمتم جوری که یه دفعه پاش لیز خوردو افتاد روم😂..
سریع گرفتمش تو بقلم تا سرش به تخت نخوره😐...
از زبان جین : اینقدر با سرعت رفتم سمت جونگ کوک که تنونستم خودمو
نگهدارمو یک دفعه افتادم روش...
که دیدم یک دفعه دیوونه با اینکه حالش خوب نبود منو گرفت تا چیزیم نشه..
از زبان جونگ کوک : یه پوزخند به جین زدمو گفتم : عصبانی نشو جین
تقصیر من نبود😣...
جین : ولم کن پسرهی احمق میدونی چقدر نگرانت شدم 😠..
ببینم برای چی اون همه مست کردی ها؟؟؟😡
چرا این بلا رو سر خودت اوردی؟؟؟؟
د بگو دیگه پسرهی روانی!!!😡😡...
جونگ کوک : ..........
جین : جواب منو بده چرا اون همه مست کردی؟؟؟ حالا چجوری میخوای
جلوی جیمینو بگیری ها؟؟؟
جونگ کوک : ج..جین ...م...من فقط اون شب حالم خوب نبود زیادی داغ کرده بودم!!!😓....
کارام دست خودم نبود....
جین : اوووو اره تو عوضی هیچ وقت حواست به خودت نیست ...
جونگ کوک : جی..جین ..ل..لطفا... ب..بس کن..
جین : چرا تمومش کنم ها تو هیچ وقت حواست به خودت نیس!!😡
اصلا میدونی با خودت چیکار کردی ...؟؟
جین : جواب بده جئون جونگ کوک😠
جونگ کوک : جین بس کن...ااا..اییییییییی😫...
جین : کو..کوکی چی شد😧...
جونگ کوک : اهههه ایییییییی😫... د...درد دارم..
جین : جونگ کوک تقصیر من بود دیگه چیزی نمیگم تو رو خدا بلند شو😰...
«"∆چند مین بعد∆"~»
از زبان تهیونگ : چند ساعتی میشد که جیمین بیهوشه...
خیلی نگرانش شده بود این زمان از بیهوش بودن اصلا عادی نیست😥...
دیگه نمیتونستم ا/ت رو جلوشو بگیرم تا جیمینو نبینه
اروم رفتن پیش جیمین که یک دفعه دیدم که.......
پایان پارت 19😐✌️....
دوباره جای حساس کات کردم😂😐
کامنتتتتتتتتتتتت😐🤟💜
اینم از پارت بعدی ✌️
خب دیگه حرفی ندارم😐
بریم ادامه فیک..🤟🖤
از زبان جین : برگشتم و صدارو دنبال کردم که دیدم ....
ج..جونگ...کوک!!!.... ب.. بهوش اومده😧😧...
با سرعت رفتم سمتش تا صداشو بهتر بشنوم .... بدون اینکه بزارم دوباره چیزی بگه شروع کردم به فوهش دادن بهش
از زبان جونگ کوک : دیدم که جین بعد از اینکه صداش کردم متوجه شد
و با سرعت اومد سمتم جوری که یه دفعه پاش لیز خوردو افتاد روم😂..
سریع گرفتمش تو بقلم تا سرش به تخت نخوره😐...
از زبان جین : اینقدر با سرعت رفتم سمت جونگ کوک که تنونستم خودمو
نگهدارمو یک دفعه افتادم روش...
که دیدم یک دفعه دیوونه با اینکه حالش خوب نبود منو گرفت تا چیزیم نشه..
از زبان جونگ کوک : یه پوزخند به جین زدمو گفتم : عصبانی نشو جین
تقصیر من نبود😣...
جین : ولم کن پسرهی احمق میدونی چقدر نگرانت شدم 😠..
ببینم برای چی اون همه مست کردی ها؟؟؟😡
چرا این بلا رو سر خودت اوردی؟؟؟؟
د بگو دیگه پسرهی روانی!!!😡😡...
جونگ کوک : ..........
جین : جواب منو بده چرا اون همه مست کردی؟؟؟ حالا چجوری میخوای
جلوی جیمینو بگیری ها؟؟؟
جونگ کوک : ج..جین ...م...من فقط اون شب حالم خوب نبود زیادی داغ کرده بودم!!!😓....
کارام دست خودم نبود....
جین : اوووو اره تو عوضی هیچ وقت حواست به خودت نیست ...
جونگ کوک : جی..جین ..ل..لطفا... ب..بس کن..
جین : چرا تمومش کنم ها تو هیچ وقت حواست به خودت نیس!!😡
اصلا میدونی با خودت چیکار کردی ...؟؟
جین : جواب بده جئون جونگ کوک😠
جونگ کوک : جین بس کن...ااا..اییییییییی😫...
جین : کو..کوکی چی شد😧...
جونگ کوک : اهههه ایییییییی😫... د...درد دارم..
جین : جونگ کوک تقصیر من بود دیگه چیزی نمیگم تو رو خدا بلند شو😰...
«"∆چند مین بعد∆"~»
از زبان تهیونگ : چند ساعتی میشد که جیمین بیهوشه...
خیلی نگرانش شده بود این زمان از بیهوش بودن اصلا عادی نیست😥...
دیگه نمیتونستم ا/ت رو جلوشو بگیرم تا جیمینو نبینه
اروم رفتن پیش جیمین که یک دفعه دیدم که.......
پایان پارت 19😐✌️....
دوباره جای حساس کات کردم😂😐
کامنتتتتتتتتتتتت😐🤟💜
۷۳.۱k
۱۸ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.