چند پارتی جین فصل ۲
چند پارتی جین فصل ۲
پارت یک
چند سالی از مرگ ا.ت میگذره و من الان میخوام از اون عوضی انتقام بگیرم
به همکارم زنگ زدم که محل دقیق اون رو برام پیدا کنه
بعد از ۳۰ مین مکان دقیق اون عوضی رو گیر آوردم
و سوار ماشین شدم
«۴۵مین بعد »
به یه ساختمون خیلی بلند رسیدم
رفتم طبقه ای که اون لعنتی زندگی میکرد
در باز نمیشد پس در رو شکوندم
دیدم اونجا خوابیده
پس دارو بیهوشی زدم بهش
و بردمش خونم
اون عوضی رو به صندلی بستم تا به هوش بیاد
وقتی بهوش اومد خیلی تو شوک بود وگفت :
+ اینجا کجاست ( با داد )
- هعی بابا آروم باش
+ تو عوضیییی
- عزیزم قراره تا حد مرگ شکنجه بشی 😏
رفتم و میلهای رو داغ کردم که میله داشت نارنجی میشد
گذاشتم روی گردنش
و شلاق رو در آوردم و تا تونستم زدمش
توری که فقط جنازش رو صندلی مونده بود
آتیش بزرگی رو روشن کردم
و جنازش رو سوزوندم
( بچه ها به مولا فیکه )
حالا نوبتش شده بود برم یه کار دیگه ای انجام بدم
پرونده ها رو انجام دادم
و حالا نوبت این بود که از کارم استعفا
بدم
بعد چند مین کار های استفاع رو انجام دادم
و رفتم پیش نامجون
+ سلام ! چیزی شده ؟
- از کارم استعفا دادم
پارت یک
چند سالی از مرگ ا.ت میگذره و من الان میخوام از اون عوضی انتقام بگیرم
به همکارم زنگ زدم که محل دقیق اون رو برام پیدا کنه
بعد از ۳۰ مین مکان دقیق اون عوضی رو گیر آوردم
و سوار ماشین شدم
«۴۵مین بعد »
به یه ساختمون خیلی بلند رسیدم
رفتم طبقه ای که اون لعنتی زندگی میکرد
در باز نمیشد پس در رو شکوندم
دیدم اونجا خوابیده
پس دارو بیهوشی زدم بهش
و بردمش خونم
اون عوضی رو به صندلی بستم تا به هوش بیاد
وقتی بهوش اومد خیلی تو شوک بود وگفت :
+ اینجا کجاست ( با داد )
- هعی بابا آروم باش
+ تو عوضیییی
- عزیزم قراره تا حد مرگ شکنجه بشی 😏
رفتم و میلهای رو داغ کردم که میله داشت نارنجی میشد
گذاشتم روی گردنش
و شلاق رو در آوردم و تا تونستم زدمش
توری که فقط جنازش رو صندلی مونده بود
آتیش بزرگی رو روشن کردم
و جنازش رو سوزوندم
( بچه ها به مولا فیکه )
حالا نوبتش شده بود برم یه کار دیگه ای انجام بدم
پرونده ها رو انجام دادم
و حالا نوبت این بود که از کارم استعفا
بدم
بعد چند مین کار های استفاع رو انجام دادم
و رفتم پیش نامجون
+ سلام ! چیزی شده ؟
- از کارم استعفا دادم
۳.۵k
۰۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.