انگاه ک غرورکسی راله میکنی
انگاه ک غرورکسی راله میکنی
انگاه ک بنده ای رانادیده می انگاری
انگاه ک کاخ آرزوهای کسی راویران میکنی
انگاه ک شمع امید کسی راخاموش میکنی
انگاه ک حتی گوشت رامیبندی تاصدای خردشدن غرورش رانشنوی
انگاه ک خدارامیبینی وبنده خدارانادیده میگیری
میخواهم بدانم٬
دستانت راب سوی کدام اسمان دراز ویکنی تابرای خودت دعا کنی؟!؟
انگاه ک بنده ای رانادیده می انگاری
انگاه ک کاخ آرزوهای کسی راویران میکنی
انگاه ک شمع امید کسی راخاموش میکنی
انگاه ک حتی گوشت رامیبندی تاصدای خردشدن غرورش رانشنوی
انگاه ک خدارامیبینی وبنده خدارانادیده میگیری
میخواهم بدانم٬
دستانت راب سوی کدام اسمان دراز ویکنی تابرای خودت دعا کنی؟!؟
۱.۹k
۱۶ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.