مافیا عاشق PART 7
کوک:میگم...امروز بریم بیرون
جیمین:کجا مثلا
کوک:نمیدونم
ا/ت:زارت
جیمین:(خنده ی خفه)
کوک:.....(به جیمین نگاه کردن)
جیمین:ببخشید(خنده)
جیمین:آخخخخ
کوک:چیشد؟
جیمین:پام داغون شد آخخخخ
ا/ت:بزرگ میشی یادت میره
KOOK
رفتم سمت ا/ت و روش خیمه زدم،تقریبا فاصله ای بینمون نبود که لبامو گذاشتم رو لباش مکی به لباش زدم و ازش جدا شدم
کوک:......
ا/ت:نمیخوای چیزی بگی؟؟!
کوک:نچ
ا/ت:من خسته شدم برو کنار(کنار زدن کوک)
کوک:دریا خوبه؟
جیمین:دریا؟؟
کوک:آره دیگه بریم دریا
جیمین:آها،بریم
×توی دریا×
KOOK
منو جیمین بغل ساحل نشسته بودیم که دیدیم یه پسر نزدیک ا/ت شد سریع رفتیم سمتشون جیمین نزاشت نزدیک تر برم
جیمین:بزار ببینم چیکار میخوان بکنن
پسر:بیا بریم
ا/ت:چیمیگی؟
پسر:بیا بریم عروسک
ا/ت:برو گمشو عوضی
پسر:(دست ا/ت رو گرفتن و کشیدن)
پسر:اون عوضی کوک رئیس رو کشت اما حالا تو برای برادر رئیس میشی کوچولو
ا/ت:ولم کن،جونگ کوک
A,T
داشت منو میبرد که جونگ کوک اومد نزدیک
کوک:ولش کن
پسر:نکنم
راوی:پسر اصلحه رو برداشت و روی سر پسر گذاشت و اونو کشت
سریع ا/ت رو بغل کرد
ا/ت:ددی...هق...خیلی ترسیدم...هق...اگه منو میبرد...هق
کوک:هیس عروسک دیگه تموم شد
KOOK
برای بار آول بود کلمه ی ((ددی)) رو از ا/ت میشنوم
شرایط پارت ۸
۴ لایک
۲۰ کامنت
جیمین:کجا مثلا
کوک:نمیدونم
ا/ت:زارت
جیمین:(خنده ی خفه)
کوک:.....(به جیمین نگاه کردن)
جیمین:ببخشید(خنده)
جیمین:آخخخخ
کوک:چیشد؟
جیمین:پام داغون شد آخخخخ
ا/ت:بزرگ میشی یادت میره
KOOK
رفتم سمت ا/ت و روش خیمه زدم،تقریبا فاصله ای بینمون نبود که لبامو گذاشتم رو لباش مکی به لباش زدم و ازش جدا شدم
کوک:......
ا/ت:نمیخوای چیزی بگی؟؟!
کوک:نچ
ا/ت:من خسته شدم برو کنار(کنار زدن کوک)
کوک:دریا خوبه؟
جیمین:دریا؟؟
کوک:آره دیگه بریم دریا
جیمین:آها،بریم
×توی دریا×
KOOK
منو جیمین بغل ساحل نشسته بودیم که دیدیم یه پسر نزدیک ا/ت شد سریع رفتیم سمتشون جیمین نزاشت نزدیک تر برم
جیمین:بزار ببینم چیکار میخوان بکنن
پسر:بیا بریم
ا/ت:چیمیگی؟
پسر:بیا بریم عروسک
ا/ت:برو گمشو عوضی
پسر:(دست ا/ت رو گرفتن و کشیدن)
پسر:اون عوضی کوک رئیس رو کشت اما حالا تو برای برادر رئیس میشی کوچولو
ا/ت:ولم کن،جونگ کوک
A,T
داشت منو میبرد که جونگ کوک اومد نزدیک
کوک:ولش کن
پسر:نکنم
راوی:پسر اصلحه رو برداشت و روی سر پسر گذاشت و اونو کشت
سریع ا/ت رو بغل کرد
ا/ت:ددی...هق...خیلی ترسیدم...هق...اگه منو میبرد...هق
کوک:هیس عروسک دیگه تموم شد
KOOK
برای بار آول بود کلمه ی ((ددی)) رو از ا/ت میشنوم
شرایط پارت ۸
۴ لایک
۲۰ کامنت
۱۳.۶k
۰۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.