حال روحم خوش نیست...آسمانم ابریست....کودک دستانم ، یخ زد
حال روحم خوش نیست...آسمانم ابریست....کودک دستانم ، یخ زد از تنهایی...من پر از بارانم ،چشمه چشمانم خیس از این تنهاییست...باید از اینجا رفت تا ته یک لبخند تا هوایی تازه ، تا عبوری بی بند . ..باید این دل را برد ... پرو بالش زخمی است،در میان این جمع یک نفر مرحم نیست !!من چقدر دلتنگم ، کوله بارم برخیز!جاده از من خالیست خسته ام از این شهر!خسته ام از این جمع!حوض من بی ماهیست!!!خاطراتم برگرد... کودکی ها برگرد...سادگی ها برگرد....من پر از دیروزم کوچه باغم خالیست!!
#دلنوشته#حیدر#اهواز
#دلنوشته#حیدر#اهواز
۱.۰k
۲۱ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.