p21
p21
ویو ته
هلن: هه با تفنگی ک دو تا تیر بیشتر نداره چ گلی میخوای ب سرت کنی هان؟
اومدسمتم ک یدونم نفله خودش کردم تو شونش ک جیغی کشید و افتاد رو زمین
یکی از بادیگاردا هم با دیدن صحنه اومد سمتم اما دیگه تیری نداشتم تفنگو انداختم زمین و رفتم سمتش ک یدونه مشت تو دلم خالی کرد از شدت دردش تو خودم پیچیدم
و رفت سمت ا. ت نفهمیدم چی شد ک صدای ا. ت رو شنیدم
پاشدم و دوباره رفتم سمتش یدونه تو صورتش مشت خالی کردم ک افتاد رو زمین دوویدم سمت ا. ت و از شونه هاش گرفتم ک نگام نگاشو دنبال کردو وایساد رو بازوش
اره اون بادیگاره چاقو زده بودش یهو ا. ت ب پشتم اشاره کرد تا برگشتم اون قول یدونه با چاقوش زد تو پهلوم افتادم زمین
ویو ا. ت
با افتادن ته از پشتش گرفتم ک افتاد رو پام بازوی خودمو فراموش کرده بودم..... ک یهو ایو و..... جیمین درو باز کردنو.... اون مردرو کشتنش...... اما... دیگه دیر بود چون هلن فرار کرده بود
جیمین دویید سمت تهیونگ
جیمین: ته...... ته.... تو چ بلایی سرت اومده؟
الان زنگ میزنم اورژانس
ته: نمیخواد بریم خونه
جیمین: ط حالت خوب نیس... .
ته: گفتم بریم خونه........
جیمین: خیلی خوب
پرش زمانی چند ساعت بعد
رفتم خونه و جیمین ته رو برد توی اتاقش
ته بیهوش بود و جیمین داشت زخمشو پانسمان میکرد
رفتم نشستم رو مبل
بازوی خودمو فراموش کرده بودم ک ایو اومد سمتمو با باند تو دستش بازومو بتادین ریختو پانسمان کرد
چن مین بعد کوک و جین اومدن کنار ما متعجب نبودن گمونم همه چیو میدونستن فک کنم ایو گفته بود
چن مین بعد گپو گفت جیمین اومد بیرون از جام پریدم
ا. ت: حالش خوبه
جیمین: اره بهوش اومد
بقیه رفتن تا ببینش اما جیمین منو نزاشت گفت بعد اینکه بهتر شدی
بعد چن مین جین و کوک با خنده اومدن بیرون و فقط تو صورت هم میخندیدن
فک کنم تهیونگو اذیت کردن همینطوری میخندیدن ک ته دراتاقو باز کرد و تکیه داد ب در دوباره از جام پریدم و بش گفتم
ا. ت: خوبی
ته: اوهوم
ته: بیا اینجا حوصلم سر رفته
ا. ت: الان میام
رفتم سمتش و منو برد اتاقو درو بست از پشت تکیه دادم ب در ک تو دستاش منو گیر انداخت
کوک از اون بیرون: با دختر مردم چیکار داری ته
جین: کوک بیخیال ما م از این شانسا نداریم
کوک: اشغال نداره جین خودم میگرمت
جین: اره تو هولی میری با جیمین لاس میزنی
کوک: کجا نوشته ادم نمیتونه دو تا زن بگیره ها؟
ته با لگد زد ب در و
ته: میرید پی کارتون یا ن؟
داشتم ریز میخندیدم ک ته لباشو کوبید رو لبام
ایندفه شرت میزارم
اوومم باید 50 تا لایک برسه
💔
ویو ته
هلن: هه با تفنگی ک دو تا تیر بیشتر نداره چ گلی میخوای ب سرت کنی هان؟
اومدسمتم ک یدونم نفله خودش کردم تو شونش ک جیغی کشید و افتاد رو زمین
یکی از بادیگاردا هم با دیدن صحنه اومد سمتم اما دیگه تیری نداشتم تفنگو انداختم زمین و رفتم سمتش ک یدونه مشت تو دلم خالی کرد از شدت دردش تو خودم پیچیدم
و رفت سمت ا. ت نفهمیدم چی شد ک صدای ا. ت رو شنیدم
پاشدم و دوباره رفتم سمتش یدونه تو صورتش مشت خالی کردم ک افتاد رو زمین دوویدم سمت ا. ت و از شونه هاش گرفتم ک نگام نگاشو دنبال کردو وایساد رو بازوش
اره اون بادیگاره چاقو زده بودش یهو ا. ت ب پشتم اشاره کرد تا برگشتم اون قول یدونه با چاقوش زد تو پهلوم افتادم زمین
ویو ا. ت
با افتادن ته از پشتش گرفتم ک افتاد رو پام بازوی خودمو فراموش کرده بودم..... ک یهو ایو و..... جیمین درو باز کردنو.... اون مردرو کشتنش...... اما... دیگه دیر بود چون هلن فرار کرده بود
جیمین دویید سمت تهیونگ
جیمین: ته...... ته.... تو چ بلایی سرت اومده؟
الان زنگ میزنم اورژانس
ته: نمیخواد بریم خونه
جیمین: ط حالت خوب نیس... .
ته: گفتم بریم خونه........
جیمین: خیلی خوب
پرش زمانی چند ساعت بعد
رفتم خونه و جیمین ته رو برد توی اتاقش
ته بیهوش بود و جیمین داشت زخمشو پانسمان میکرد
رفتم نشستم رو مبل
بازوی خودمو فراموش کرده بودم ک ایو اومد سمتمو با باند تو دستش بازومو بتادین ریختو پانسمان کرد
چن مین بعد کوک و جین اومدن کنار ما متعجب نبودن گمونم همه چیو میدونستن فک کنم ایو گفته بود
چن مین بعد گپو گفت جیمین اومد بیرون از جام پریدم
ا. ت: حالش خوبه
جیمین: اره بهوش اومد
بقیه رفتن تا ببینش اما جیمین منو نزاشت گفت بعد اینکه بهتر شدی
بعد چن مین جین و کوک با خنده اومدن بیرون و فقط تو صورت هم میخندیدن
فک کنم تهیونگو اذیت کردن همینطوری میخندیدن ک ته دراتاقو باز کرد و تکیه داد ب در دوباره از جام پریدم و بش گفتم
ا. ت: خوبی
ته: اوهوم
ته: بیا اینجا حوصلم سر رفته
ا. ت: الان میام
رفتم سمتش و منو برد اتاقو درو بست از پشت تکیه دادم ب در ک تو دستاش منو گیر انداخت
کوک از اون بیرون: با دختر مردم چیکار داری ته
جین: کوک بیخیال ما م از این شانسا نداریم
کوک: اشغال نداره جین خودم میگرمت
جین: اره تو هولی میری با جیمین لاس میزنی
کوک: کجا نوشته ادم نمیتونه دو تا زن بگیره ها؟
ته با لگد زد ب در و
ته: میرید پی کارتون یا ن؟
داشتم ریز میخندیدم ک ته لباشو کوبید رو لبام
ایندفه شرت میزارم
اوومم باید 50 تا لایک برسه
💔
۲۰.۷k
۱۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.