پارت اول
scenario"" ☆
☆ " سناریو"
~~~~
موضوع:
وقتی توی کنسرت لباس کوتاهی پوشیده بودی و اعضا اذیت بودن(هعیی... مغز منو...)
~~~~
علامت ا/ت:+
علامت اعضا:-
چانی♡بنگی:
همش ایگنورت میکرد و باهات صحبت نمیکرد و تو همش نازشو میکشیدی و سعی میکردی که یکاری کنی که مجبور شه آشتی کنه... میرفتی پیشش و همش خودشو اونوری میکرد
-چرا اونقدر لباست کوتاه بوددددد؟
+ببخشید، چانی... فقط میخاستم خوشگل بنظر بیاممممم...
لینویی♡مینهویی:
همش باهات قهر بود و اصلا باهات صحبت نمیکرد که خودش توی کنسرت بعدی یه لباسی پوشید که نصف بدنش معلوم بود... توهم مثل خودش اذیت میشدی و در اخر دیگه صبری نداشتی و بعد رفتی پیشس و لباشو جلوی استی ها بوسیدی و توی دستات زندانیش کردی.
-ا/ت گوه خوردم، بزار برم، زشته جلوی استی ها!
+این خوشگله که باهات جلوی استی ها ارتباط نداشته باشم؟
بینی/چانگی:
توی کنسرت همش نگات میکرد و چش قره میرفت و باهات صحبت نمیکرد و بلکهههه با هیونجین صحبت میکرد و سعی میکرد تورو اذیت کنه... همش هیونجینو بوس و بغل میکرد و باهاش لاس میزد...
هیونجین: خوک نگو خره والا...
-گیسو نگو، کمنده والا...
+کمند عمته، چانگبیننننن!!!
هیونی♡جینی:
ازت فاصله میگرفت ولی همش از سر تا پا نکات میکرد و هی نچ نچ نچ میکرد و با دستاش روی کمرش مثل زنای حامله میرفت اینور اونور و خودشو با صحبت کردن با فلیکس و چندتا مومنت های ~زیبا~هیونلیکسی درست میکرد و تو نگاشون میکردی...
فلیکس: هیونجین، احیانا تو دوست دختر نداری؟
-دوست دختر؟ فک کنم اون سرش با لباسای کوتاه گرمه...
+آقای هوانگ هیونجین... پاره ای...
☆ " سناریو"
~~~~
موضوع:
وقتی توی کنسرت لباس کوتاهی پوشیده بودی و اعضا اذیت بودن(هعیی... مغز منو...)
~~~~
علامت ا/ت:+
علامت اعضا:-
چانی♡بنگی:
همش ایگنورت میکرد و باهات صحبت نمیکرد و تو همش نازشو میکشیدی و سعی میکردی که یکاری کنی که مجبور شه آشتی کنه... میرفتی پیشش و همش خودشو اونوری میکرد
-چرا اونقدر لباست کوتاه بوددددد؟
+ببخشید، چانی... فقط میخاستم خوشگل بنظر بیاممممم...
لینویی♡مینهویی:
همش باهات قهر بود و اصلا باهات صحبت نمیکرد که خودش توی کنسرت بعدی یه لباسی پوشید که نصف بدنش معلوم بود... توهم مثل خودش اذیت میشدی و در اخر دیگه صبری نداشتی و بعد رفتی پیشس و لباشو جلوی استی ها بوسیدی و توی دستات زندانیش کردی.
-ا/ت گوه خوردم، بزار برم، زشته جلوی استی ها!
+این خوشگله که باهات جلوی استی ها ارتباط نداشته باشم؟
بینی/چانگی:
توی کنسرت همش نگات میکرد و چش قره میرفت و باهات صحبت نمیکرد و بلکهههه با هیونجین صحبت میکرد و سعی میکرد تورو اذیت کنه... همش هیونجینو بوس و بغل میکرد و باهاش لاس میزد...
هیونجین: خوک نگو خره والا...
-گیسو نگو، کمنده والا...
+کمند عمته، چانگبیننننن!!!
هیونی♡جینی:
ازت فاصله میگرفت ولی همش از سر تا پا نکات میکرد و هی نچ نچ نچ میکرد و با دستاش روی کمرش مثل زنای حامله میرفت اینور اونور و خودشو با صحبت کردن با فلیکس و چندتا مومنت های ~زیبا~هیونلیکسی درست میکرد و تو نگاشون میکردی...
فلیکس: هیونجین، احیانا تو دوست دختر نداری؟
-دوست دختر؟ فک کنم اون سرش با لباسای کوتاه گرمه...
+آقای هوانگ هیونجین... پاره ای...
۹۶۶
۱۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.