فیک تهیونگ(آخرین دیدار) p42
صدایی که از پشت تلفن میومد صدای جونگ کوک بود و من کاملا حرفاشونو میشنیدم
ته. سلام خوبی
جونگ کوک. خوبم تو چطوری بابای ا/ت قبول کرد تورو
ته. آره چرا نکنه
جونگ کوک. پیشته
ته. ا/ت؟
جونگ کوک. آره
ته. بله پیشمه ولی مزاحم خلوتمون شدی
با حرفی که تهیونگ زد یه لحظه خجالت کشیدم
جونگ کوک. اووووو الان کجایین
ته. فرانسه
جونگ کوک. عه راستی؟
ته. آره
جونگ کوک. عروسی کیه
ته. آخر هفته
جونگ کوک. آها
ته. حالا فضولی هات تموم شد بزار به کارمون برسیم
جونگ کوک. هاهاهاها مثلا چه کاری
ته. ب ت چع
جونگ کوک. هوی وحشی دستت به ا/ت بخوره رنگیت میکنم من رو ا/ت غیرتی ام
زیر لب زمزمه کردم
ا/ت. کیوت
تهیونگ که حرفمو شنیده بود گفت
ته. باش ولی من الان کار دارم خدافظ
و بدون اینکه منتظر جواب باشه قط کرد
بعد از قط کردنش سرمو از رو سینش برداشت و فاصله بینمون رو با گذاشتن لبام رو لباش به صفر رسوند
از کارش تعجب کرده بودم ولی همراهی میکردم
ته. سلام خوبی
جونگ کوک. خوبم تو چطوری بابای ا/ت قبول کرد تورو
ته. آره چرا نکنه
جونگ کوک. پیشته
ته. ا/ت؟
جونگ کوک. آره
ته. بله پیشمه ولی مزاحم خلوتمون شدی
با حرفی که تهیونگ زد یه لحظه خجالت کشیدم
جونگ کوک. اووووو الان کجایین
ته. فرانسه
جونگ کوک. عه راستی؟
ته. آره
جونگ کوک. عروسی کیه
ته. آخر هفته
جونگ کوک. آها
ته. حالا فضولی هات تموم شد بزار به کارمون برسیم
جونگ کوک. هاهاهاها مثلا چه کاری
ته. ب ت چع
جونگ کوک. هوی وحشی دستت به ا/ت بخوره رنگیت میکنم من رو ا/ت غیرتی ام
زیر لب زمزمه کردم
ا/ت. کیوت
تهیونگ که حرفمو شنیده بود گفت
ته. باش ولی من الان کار دارم خدافظ
و بدون اینکه منتظر جواب باشه قط کرد
بعد از قط کردنش سرمو از رو سینش برداشت و فاصله بینمون رو با گذاشتن لبام رو لباش به صفر رسوند
از کارش تعجب کرده بودم ولی همراهی میکردم
۱۷.۶k
۱۸ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.