عشق در پیست*پارت19
ویوته:
صبح از خواب بیدار شدم دیدم عروسکم تو بقلم به کیوت ترین شکل ممکن خوابیده ..محکم تر بقلش کردم و عطر تنشو به ریه هام منتقل کردم..عطر تنش خمارم میکرد..هنوز با لباس دیشبش تو بغلمه و به خوبی چاک سینه اش مشخصه و داره منو روانی میکنه ..جلوی لبای پفکیش نتونستم مقاومت کنم پس روش خیمه زدمو شروع کردم به بوسیدنش..
ویو ا/ت:
تو خواب ناز بودم که با حس اینکه یکی لبامو مک میزنه بیدار شدم ..دیدم تهیونگ داره منو میبوسه و روم خیمه زده ولی من همکاری نمیکردم هنوزم از دستش ناراحتم ..تهیونگ دست از بوسیدنم برداشت و تو فاصله خیلی کمه صورتم موند..جوری که وقتی حرف زد لبش به لبم برخورد میکرد و دستش نوازش وار کل قسمت های بدنمو آنالیز میکرد.
ته:بیب تو هم باید باهام همکاری کنی*خمار
ا/ت:فک نکنم بخشیده باشمت
ته:میبخشی بیب گرل ..برا خودت میگم که زیاد سخت نباشه برات*سرشو فرو میکنه تو گودی گردن ا/ت
ا/ت:چی سخت نباشه ؟!
ته:همون کاری که دیروز قولشو دادی بهم
ا/ت:..
تهیونگ یه بوسه سطحی به لبام زد و دستشو رسوند به کمرم و زیپ لباسمو باز کرد(بقیع این بخش تو کامنتا)
تهیونگ بیحال افتاد کنارم منم از اون بیحال تر و درد زیر دلم که تهیونگ از پشت بغلم و زیر دلمو ماساژ میداد..
ته:تو بهترینیی بیب گرلم دوست داری بریم حموم؟!..
ا/ت:عارهه ..
ته:وایسا برم حموم و برات آماده کنم و بیام
...
...
ته:بیا بریم ا/ت* براید بغلش میکنه اول خودش میشینه تو وان و ا/ت و میذاره رو پای خودش و زیر دلشو ماساژ میده
ا/ت:بهترین حموم زندیگم>>>
ته:*فقط آروم میخنده
ویو ته:
بعد از حموم موهای عشقمو خشک کردم و کمکش کردم لباساشو بپوشه و اونم در مقابلش موهامو خشک کرد ..میتونم بگم بهترین روزمه ..بعد باهم تصمیم گرفتیم فیلم ببینیم و خوراکی مورد علاقشو بخوریم ..همین کارم کردیم ..امروز قرار نبود برم سرکار پس کل امروزو با عشقم موندیم...
پارت بعدی؟!
صبح از خواب بیدار شدم دیدم عروسکم تو بقلم به کیوت ترین شکل ممکن خوابیده ..محکم تر بقلش کردم و عطر تنشو به ریه هام منتقل کردم..عطر تنش خمارم میکرد..هنوز با لباس دیشبش تو بغلمه و به خوبی چاک سینه اش مشخصه و داره منو روانی میکنه ..جلوی لبای پفکیش نتونستم مقاومت کنم پس روش خیمه زدمو شروع کردم به بوسیدنش..
ویو ا/ت:
تو خواب ناز بودم که با حس اینکه یکی لبامو مک میزنه بیدار شدم ..دیدم تهیونگ داره منو میبوسه و روم خیمه زده ولی من همکاری نمیکردم هنوزم از دستش ناراحتم ..تهیونگ دست از بوسیدنم برداشت و تو فاصله خیلی کمه صورتم موند..جوری که وقتی حرف زد لبش به لبم برخورد میکرد و دستش نوازش وار کل قسمت های بدنمو آنالیز میکرد.
ته:بیب تو هم باید باهام همکاری کنی*خمار
ا/ت:فک نکنم بخشیده باشمت
ته:میبخشی بیب گرل ..برا خودت میگم که زیاد سخت نباشه برات*سرشو فرو میکنه تو گودی گردن ا/ت
ا/ت:چی سخت نباشه ؟!
ته:همون کاری که دیروز قولشو دادی بهم
ا/ت:..
تهیونگ یه بوسه سطحی به لبام زد و دستشو رسوند به کمرم و زیپ لباسمو باز کرد(بقیع این بخش تو کامنتا)
تهیونگ بیحال افتاد کنارم منم از اون بیحال تر و درد زیر دلم که تهیونگ از پشت بغلم و زیر دلمو ماساژ میداد..
ته:تو بهترینیی بیب گرلم دوست داری بریم حموم؟!..
ا/ت:عارهه ..
ته:وایسا برم حموم و برات آماده کنم و بیام
...
...
ته:بیا بریم ا/ت* براید بغلش میکنه اول خودش میشینه تو وان و ا/ت و میذاره رو پای خودش و زیر دلشو ماساژ میده
ا/ت:بهترین حموم زندیگم>>>
ته:*فقط آروم میخنده
ویو ته:
بعد از حموم موهای عشقمو خشک کردم و کمکش کردم لباساشو بپوشه و اونم در مقابلش موهامو خشک کرد ..میتونم بگم بهترین روزمه ..بعد باهم تصمیم گرفتیم فیلم ببینیم و خوراکی مورد علاقشو بخوریم ..همین کارم کردیم ..امروز قرار نبود برم سرکار پس کل امروزو با عشقم موندیم...
پارت بعدی؟!
۶.۰k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.