پارت102
#پارت102
شیطونکِ بابا🥺💜
گُنگ نگاش کردم که خم شد به سمتم و چند میلی متری صورتم ایستاد
نگاهشو سمت ل بم برد و آروم پچ زد:
+ دوست دارم غنچه
از اعترافش نزدیک بود شاخ در بیارم!! یعنی به این زودی عاشقم شده بودم؟؟ شایدم داشت دستم مینداخت
_ چی میگی؟ به سرت ضربه خورده داری هزیون میگی فک کنم! تو هیچ وقت...
نزاشت ادامه ی حرفمو بزنم و با نشستن ل بش روی ل بام دهنم بسته شد
با اینکه چندشم میشد اما مجبور بودم همراهیش کنم!! هرچقد بیشتر وانمود کنم زودتر به هدفم میرسم
افراز دستشو فرو کرد لای موهام و سخت مشغول بود و منم همراهیش میکردم.....
بعد از چند دقیقه ازم جدا شد و گونمو نوازش کرد
سرمو پایین انداختم که گفت:
+ وقتی خجالت میکشی خیلی ناز میشی!!
برای اینکه بحثو عوض کنم گفتم:
_ میتونم یه سوالی بپرسم؟
+ شما صدتا بپرس
از این تغییر رفتار ناگهانیش خیلی تعجب کرده بودم! یعنی واقعا جدی جدی دوسم داشت؟
_ چطور تو این مدت کم به این نتیجه رسیدی که بهم حس داری؟
+ به عشق در نگاه اول اعتقاد داری؟
_ نچ
تک خنده ای کرد و همزمان آخی گفت....
شیطونکِ بابا🥺💜
گُنگ نگاش کردم که خم شد به سمتم و چند میلی متری صورتم ایستاد
نگاهشو سمت ل بم برد و آروم پچ زد:
+ دوست دارم غنچه
از اعترافش نزدیک بود شاخ در بیارم!! یعنی به این زودی عاشقم شده بودم؟؟ شایدم داشت دستم مینداخت
_ چی میگی؟ به سرت ضربه خورده داری هزیون میگی فک کنم! تو هیچ وقت...
نزاشت ادامه ی حرفمو بزنم و با نشستن ل بش روی ل بام دهنم بسته شد
با اینکه چندشم میشد اما مجبور بودم همراهیش کنم!! هرچقد بیشتر وانمود کنم زودتر به هدفم میرسم
افراز دستشو فرو کرد لای موهام و سخت مشغول بود و منم همراهیش میکردم.....
بعد از چند دقیقه ازم جدا شد و گونمو نوازش کرد
سرمو پایین انداختم که گفت:
+ وقتی خجالت میکشی خیلی ناز میشی!!
برای اینکه بحثو عوض کنم گفتم:
_ میتونم یه سوالی بپرسم؟
+ شما صدتا بپرس
از این تغییر رفتار ناگهانیش خیلی تعجب کرده بودم! یعنی واقعا جدی جدی دوسم داشت؟
_ چطور تو این مدت کم به این نتیجه رسیدی که بهم حس داری؟
+ به عشق در نگاه اول اعتقاد داری؟
_ نچ
تک خنده ای کرد و همزمان آخی گفت....
۵.۳k
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.