رمان مافیای سفید p3
بیدار شدم دست و پام بسته بود و گوجو رو به روم رو صندلی نشسته بود.
(مثل همون قسمت 1 انیمه بود)
/ حالا بگو اسم منو از کجا میدونستی؟؟
_ چیزه ام...
تو ذهنم: حالا چه گوهی بخورم چی بگم؟؟؟ بگم مثلا از طرف داراتم یا..
نمیدونم از دهنم پرید : آخه.. آخه دوست دارم
تو ذهنم: ای ا/ت احمق این چی بود گفتی
/ این جواب من نبود
_ خب راست میگم خیلی وقته میشناسمت
/ از کجا
چی بگم آخههههه بگم تو انیمه دیدمت:/
_ میشناسم دیگه
شونم رو گرفت
/ بگو (با جدیت تمام یا اماممم پنجاهم 😐🤌🏻😅)
نانای نای من چقد بیشعورم نانای نای باقیشو نمیدم نانای نای😅
(مثل همون قسمت 1 انیمه بود)
/ حالا بگو اسم منو از کجا میدونستی؟؟
_ چیزه ام...
تو ذهنم: حالا چه گوهی بخورم چی بگم؟؟؟ بگم مثلا از طرف داراتم یا..
نمیدونم از دهنم پرید : آخه.. آخه دوست دارم
تو ذهنم: ای ا/ت احمق این چی بود گفتی
/ این جواب من نبود
_ خب راست میگم خیلی وقته میشناسمت
/ از کجا
چی بگم آخههههه بگم تو انیمه دیدمت:/
_ میشناسم دیگه
شونم رو گرفت
/ بگو (با جدیت تمام یا اماممم پنجاهم 😐🤌🏻😅)
نانای نای من چقد بیشعورم نانای نای باقیشو نمیدم نانای نای😅
۳.۵k
۲۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.