چندپارتی وقتی بعد مدت ها اکسشو میبینه....
p1
با لبخند به مرد رو به روت خیره شدی...
×از دیدنت خوشحال شدم سوهو.....فکر کنم باید بیشتر همو ببینیم ( با خنده )
_منم از دیدنت خوشحال شدم ات...اره فکر کنم همینطوره
سوهو از روی صندلیش بلند شد...توهم برای بدرقه کردنش همزمان بلند شدی و دوست پسرتو در آغوش گرفتی
×مراقب خودت باش....به سلامت
دستتو بوسید و گفت
_چشم بانوی زیبا
×یاااااا
_باشه باشه....خوب دیگه باید برم...میبینمت
×میبینمت
بعد رفتن دوست پسرت روی صندلیه کافه نشستی و نفس عمیقی کشیدی
( چند مین بعد )
از کافه بیرون اومدی و قدم میزدی.....اصلا حواست به جلوی پات نبود
با سرعت قدم میزدی.....یه جورایی میشه گفت داشتی میدویدی
تا اینکه......
به کسی برخورد کردی و روی زمین پخش شدی...هم تو هم اون پسری که بهش برخورد کرده بودی روی زمین افتاده بودین....
علامت هیونجین÷
÷ایی سرم....خانوم حواستون کجا....
با دیدن صورتت حرفش نصفه موند
÷ا..ات
×چی....؟ ه..هیونجین
بعد دیدن اکست سریع از روی زمین بلند شدی و......
*seta
با لبخند به مرد رو به روت خیره شدی...
×از دیدنت خوشحال شدم سوهو.....فکر کنم باید بیشتر همو ببینیم ( با خنده )
_منم از دیدنت خوشحال شدم ات...اره فکر کنم همینطوره
سوهو از روی صندلیش بلند شد...توهم برای بدرقه کردنش همزمان بلند شدی و دوست پسرتو در آغوش گرفتی
×مراقب خودت باش....به سلامت
دستتو بوسید و گفت
_چشم بانوی زیبا
×یاااااا
_باشه باشه....خوب دیگه باید برم...میبینمت
×میبینمت
بعد رفتن دوست پسرت روی صندلیه کافه نشستی و نفس عمیقی کشیدی
( چند مین بعد )
از کافه بیرون اومدی و قدم میزدی.....اصلا حواست به جلوی پات نبود
با سرعت قدم میزدی.....یه جورایی میشه گفت داشتی میدویدی
تا اینکه......
به کسی برخورد کردی و روی زمین پخش شدی...هم تو هم اون پسری که بهش برخورد کرده بودی روی زمین افتاده بودین....
علامت هیونجین÷
÷ایی سرم....خانوم حواستون کجا....
با دیدن صورتت حرفش نصفه موند
÷ا..ات
×چی....؟ ه..هیونجین
بعد دیدن اکست سریع از روی زمین بلند شدی و......
*seta
۱۱.۳k
۲۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.