پارت ... ۵
:من پرت کردم مشکلیه جوجه پاکتی
مین جو :همین که صدای طرف مقابل سرمو به سمت چپ کردم با دختری به ظاهر مظلوم مواجه شدم... ولی معلومه از درون شیطانه که کنار چند تا دختر دیگه وایستاده بود الان آنقدری جوش آوردم که کارد میزدن خونم در نمی یومد...
"اممم جالبه جوجه پاکتی نکنه منظورت خودتی عزیزم حرص نخور... پودر صورتت ترک برمیداره....
:واییییییییییی دختر خیلی رو داری بهتره خودت دهنتو ببندی ... عه بچه ها نگاش کنین از،طرز لباس پوشیدنش معلومه یه گدای تو خیابونه ...
چیه کوچولو پول میخوای اخی پول نداری حیف شد دلم سوخت ... چون دلم سوخت بهت کمی پول میدم تا شکلات ب ا خودت بگیری اشکات بند بیاد
"که همه زدن زیر خنده
مین جو :چشام بسته بودم دیگه بهتر خوده واقعیمو نشون بدم
چی گفتی اشغال گوشت فاسد ... حالم ازت بهم میخوره خیلی فاسدی
به طرفش حمله کردم با دستام مثل این گرگ ها موهاش گرفتم کشیدم ... که با مساوی با جیغ کشیدنش
اونم بی جواب نموند با دستای زشتش به طرف موهای من حمله ور شد ...
مین جو :هی دختر اشغال موهای منو ول کن تا نزدم فکت رو بشکونم
دختره:عه نه بابا بیا بینم چیکار میکنی
مین جو:باشه عزیزم خودت خواستی
با پاهام انداختمش زمین محکم سرمو عقب بردم که مساوی با خوردن به سرش ...
همه ساکت بودند به دعوای من اون دختره نگاه میکردن
که جیغ یکی از بچه های کلاس بلند شد
بچه ها استاد پارک داره میاد سریع خودتون رو جمع کنید )
با صدای دختره همه هول شدن نگاهم به دختره رو اعصابم رفت ... وای خاک تو سرم زدم بادمجون کاشتم براش الان چیکار کنم
اگه مامان بفهمه از خونه پرتم میکنه بیرون واییییییییییی...
که ناگهان با چیزی که شنیدم برق از سرم پرید و همین جا فاتحه خودم رو خودم خوندم ...
مین جو آدم خوبی بودی حیف که کسی قدرت رو نمی دونست
بچه ها من فردا عربی علوم امتحان دارم سرم شلوغه نمی تونم بزارم اگه شد میزارم
امیدوارم از این پارت هم راضی باشید
مین جو :همین که صدای طرف مقابل سرمو به سمت چپ کردم با دختری به ظاهر مظلوم مواجه شدم... ولی معلومه از درون شیطانه که کنار چند تا دختر دیگه وایستاده بود الان آنقدری جوش آوردم که کارد میزدن خونم در نمی یومد...
"اممم جالبه جوجه پاکتی نکنه منظورت خودتی عزیزم حرص نخور... پودر صورتت ترک برمیداره....
:واییییییییییی دختر خیلی رو داری بهتره خودت دهنتو ببندی ... عه بچه ها نگاش کنین از،طرز لباس پوشیدنش معلومه یه گدای تو خیابونه ...
چیه کوچولو پول میخوای اخی پول نداری حیف شد دلم سوخت ... چون دلم سوخت بهت کمی پول میدم تا شکلات ب ا خودت بگیری اشکات بند بیاد
"که همه زدن زیر خنده
مین جو :چشام بسته بودم دیگه بهتر خوده واقعیمو نشون بدم
چی گفتی اشغال گوشت فاسد ... حالم ازت بهم میخوره خیلی فاسدی
به طرفش حمله کردم با دستام مثل این گرگ ها موهاش گرفتم کشیدم ... که با مساوی با جیغ کشیدنش
اونم بی جواب نموند با دستای زشتش به طرف موهای من حمله ور شد ...
مین جو :هی دختر اشغال موهای منو ول کن تا نزدم فکت رو بشکونم
دختره:عه نه بابا بیا بینم چیکار میکنی
مین جو:باشه عزیزم خودت خواستی
با پاهام انداختمش زمین محکم سرمو عقب بردم که مساوی با خوردن به سرش ...
همه ساکت بودند به دعوای من اون دختره نگاه میکردن
که جیغ یکی از بچه های کلاس بلند شد
بچه ها استاد پارک داره میاد سریع خودتون رو جمع کنید )
با صدای دختره همه هول شدن نگاهم به دختره رو اعصابم رفت ... وای خاک تو سرم زدم بادمجون کاشتم براش الان چیکار کنم
اگه مامان بفهمه از خونه پرتم میکنه بیرون واییییییییییی...
که ناگهان با چیزی که شنیدم برق از سرم پرید و همین جا فاتحه خودم رو خودم خوندم ...
مین جو آدم خوبی بودی حیف که کسی قدرت رو نمی دونست
بچه ها من فردا عربی علوم امتحان دارم سرم شلوغه نمی تونم بزارم اگه شد میزارم
امیدوارم از این پارت هم راضی باشید
۲۱.۰k
۲۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.