Love sprouted🌱 in hate 🌾🍁🥀 عشق جوانه زده 🌱 در نفرت 🌾🍁🥀

#PaRt_28
توجه نکردم سرش رو کامل عقب برد و با یه نفس عمیق حس های مردونه اش رو خوابوند البته این فقط یه نظر بود ولی با چشمای که به حالت عادی برگشته بود سمتم برگشت و آروم لب زد

+ببخشید اگه از کارم ناراحت شدی

از این حرفا گر گرفتم و سرم رو انداختم پایین آروم هم لب زدم

&ن.نه
+ کاترین
&بله
+ من از حسم مطمئن بودم وگرنه بهت پیشنهاد نمی‌دادم
&کم کسی مثل تو پیدا میشه تهیونگ ممنون
+(لبخند)

به سمت یه جایی راه افتاد نمی‌دونستم اونجا کجاست یه لحظه نگاهم به سمت صورتش کشیده شد و با چیزی که دیدم خندم گرفت

_چیزی شده

یه دستمال از توی کیفم در آوردم سرش رو سمت خودم آوردم و آروم روی لباش که رژ لب قرمز روش پخش شده بود کشیدم دستش رو بالا آورد و رژی که روی لب خودمم پخش شده بود رو پاک کرد

+خیلی زیبایی
&ممنون
+خب بسه پیاده شو

از این رفتارش خندم گرفت نزدیک یه دشت بود دستم رو گرفت و نزدیک تر آنقدر نزدیک که میتونستم
دریاچه بین درختارو ببینم

(ببخشید می‌دونم خیلی دیر به دیر پارت میزارم پلی لیستم پاک شده و من نمیتونم بدون پلی لیستم فیک رو بنویسم تا برش گردونم کمی طول می‌کشه تا اون موقع از پارت های که از قبل نوشتم میزارم ممنون که هم حمایت میکنید هم درک میکنید)