هر صبح یک آدم دیگر

هر صبح یک آدم دیگر
در من جان می گیرد ...

و به دوست داشتنِ #تُ ادامه می‌دهد ...


#سیاوش_شمشیری
دیدگاه ها (۱)

با لبی که کاربرد اصلی اش بوسیدن استچای مینوشید وقلب استکان م...

صبح من خیری ندارد بی طلوع چشم #تُذره ای چشمان خود را باز کن ...

میانِ آشوب بودنِ احوالِ این روز هایم یک #تُ وجود دارد ، که ق...

صبح که از خواب بیدار می شوی در نظر بیاور چه سعادتی است.زنده ...

طلوع کن خورشید کمزمین در وهم و خواب آلودگی ستخورشید در قاب چ...

آقا جان در وصف دوست داشتن تو نمی دانم چه بگویم... :

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط