سناریو
وقتی همزمان عاشقت میشن
پارت19
پرش زمانی به دوشنبه
ویو ا. ت:
امروز حنابندونه عمومه
من چون قبل از علاقه دوربین عکاسی داشتم گفت بیا از ما چندتا عکس بگیر
رفتم
وحنا بندون تو باغ عموم برگزار میشه من از صبح تا الان اینجام
ونهار باید برگردم خونه رفتم خونه مثل سگ چشمم درد میکرد
نهار قرمه سبزی داشتیم مثل خر خوردم عالی بود
سرمو رو میز نهار خوردی گذاشتم . خوابم برد
بابام ساعت شیش من بیدار کرد با عجله رفتم اتاقم تا آماده شم
پارت19
پرش زمانی به دوشنبه
ویو ا. ت:
امروز حنابندونه عمومه
من چون قبل از علاقه دوربین عکاسی داشتم گفت بیا از ما چندتا عکس بگیر
رفتم
وحنا بندون تو باغ عموم برگزار میشه من از صبح تا الان اینجام
ونهار باید برگردم خونه رفتم خونه مثل سگ چشمم درد میکرد
نهار قرمه سبزی داشتیم مثل خر خوردم عالی بود
سرمو رو میز نهار خوردی گذاشتم . خوابم برد
بابام ساعت شیش من بیدار کرد با عجله رفتم اتاقم تا آماده شم
۳.۱k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.