عشق اشتباه~
عشق اشتباه~
P6:
گایز پارت قبلم که گفتم سالها بعد یه جورایی سال ۲۰۲۰ میشد و الان دوباره برمیگردیم سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۰ از دید گائول:
گائول بعد از اینکه وارد اون باند شد خیلی تغییر کرده بود، سالها برای اون باند کار کرد تا اینکه به جایی رسید که بتونه باند خودش رو داشته باشه ولی چون یه مافیا به حساب میومد باید کامل همه چیزش رو عوض میکرد تا شناسایی نشه..و بله..پارک گائول به جئون جونگکوک تغییر کرد، هنوز فکر تهیونگ تو سرش بود، بعد از اینکه فهمید نمیتونه تهیونگ رو فراموش کنه تصمیم گرفت تهیونگ رو به دست بیاره و مال خودش کنه و...از پدر تهیونگ بابت همه ی کارهایی که کرد انتقام بگیره..، یکی از قوی ترین مافیا های کره شده بود، همه ازش میترسیدن، بعد از اینکه خبر برگشتن تهیونگ به کره رو شنید تصمیم گرفت کاری که تو تموم این سالها نقشه اش رو کشیده بود رو انجام بده..*انتقام*..با افرادش صحبت کرد، نقشه ای کشید و با کمک افرادش بابای تهیونگ رو زمانی که به کلاب رفته بود دزدید، اون رو به یه خونه ی متروکه برد و دست و پاهاش رو به صندلی بست، جلوش قدم میزد
-من رو یادته آقای کیم؟ (سرد)
پ.ت: (به سختی به سرش رو اورد بالا و به جونگکوک نگاه کرد)..گ..گائولشی..؟!
-نه...اون گائول قدیمی مرده..من الان جئون جونگکوکم..بیخیال..میدونی برای چی اینجایی نه؟..(یکی از افراد جئون موهای بابای تهیونگ رو گرفت و سرش رو محکم کشید عقب و باعث شد فریاد بزنه)..چون باعث شدی اینهمه سال عذاب بکشم...باعث شدی تهیونگم رو نبینم و...باعث شدی خرس عسلیم فراموشم کنه...چرا؟...چرا اینکارو کردی آقای کیم؟..چون فقیر بودم؟..چون عاشق پسرت بودم؟..چرا؟!؟ (چرا آخر رو بلند گفت و رفت سمت بابای تهیونگ) قراره تاوان پس بدی...قراره همونقدری که عذاب کشیدم عذاب بکشی..تو آخرش باختی آقای کیم...به هرحال..پسرت مال خودم میشه..
چاقو اش رو در اورد و...
بابت تاخیر متاسفم.
حمایت فراموش نشه!
P6:
گایز پارت قبلم که گفتم سالها بعد یه جورایی سال ۲۰۲۰ میشد و الان دوباره برمیگردیم سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۰ از دید گائول:
گائول بعد از اینکه وارد اون باند شد خیلی تغییر کرده بود، سالها برای اون باند کار کرد تا اینکه به جایی رسید که بتونه باند خودش رو داشته باشه ولی چون یه مافیا به حساب میومد باید کامل همه چیزش رو عوض میکرد تا شناسایی نشه..و بله..پارک گائول به جئون جونگکوک تغییر کرد، هنوز فکر تهیونگ تو سرش بود، بعد از اینکه فهمید نمیتونه تهیونگ رو فراموش کنه تصمیم گرفت تهیونگ رو به دست بیاره و مال خودش کنه و...از پدر تهیونگ بابت همه ی کارهایی که کرد انتقام بگیره..، یکی از قوی ترین مافیا های کره شده بود، همه ازش میترسیدن، بعد از اینکه خبر برگشتن تهیونگ به کره رو شنید تصمیم گرفت کاری که تو تموم این سالها نقشه اش رو کشیده بود رو انجام بده..*انتقام*..با افرادش صحبت کرد، نقشه ای کشید و با کمک افرادش بابای تهیونگ رو زمانی که به کلاب رفته بود دزدید، اون رو به یه خونه ی متروکه برد و دست و پاهاش رو به صندلی بست، جلوش قدم میزد
-من رو یادته آقای کیم؟ (سرد)
پ.ت: (به سختی به سرش رو اورد بالا و به جونگکوک نگاه کرد)..گ..گائولشی..؟!
-نه...اون گائول قدیمی مرده..من الان جئون جونگکوکم..بیخیال..میدونی برای چی اینجایی نه؟..(یکی از افراد جئون موهای بابای تهیونگ رو گرفت و سرش رو محکم کشید عقب و باعث شد فریاد بزنه)..چون باعث شدی اینهمه سال عذاب بکشم...باعث شدی تهیونگم رو نبینم و...باعث شدی خرس عسلیم فراموشم کنه...چرا؟...چرا اینکارو کردی آقای کیم؟..چون فقیر بودم؟..چون عاشق پسرت بودم؟..چرا؟!؟ (چرا آخر رو بلند گفت و رفت سمت بابای تهیونگ) قراره تاوان پس بدی...قراره همونقدری که عذاب کشیدم عذاب بکشی..تو آخرش باختی آقای کیم...به هرحال..پسرت مال خودم میشه..
چاقو اش رو در اورد و...
بابت تاخیر متاسفم.
حمایت فراموش نشه!
۷.۱k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.