Senario and Oneshot/سناریو و وانشات
انیمه:شیطان کش/Demon Slayer
کاراکترها:موزان[Muzan]_تنگن[Tengen]
موضوع:اگه ماشین رو تند برونید.
•¤•¤•¤•¤•¤
موزان[Muzan]:
▪︎هیچ واکنشی نداشت و خیلی خونسرد و بیخیال بود.
▪︎براش مهم نبود حتی اگر هم تصادف میکردید!چرا؟چون اون میتونست بدنشو بازسازی کنه؛و اینکه براش مهم نبود چه بلایی سر تو میاد.چون معتقد بود که هربلایی هم سرت بیاد تقصیر خودته.
▪︎بیشتر از این بدش میاد که موقع تند روندنت ظاهرش بهم میریزه.
▪︎تنها نگرانیش اینه که سرش به باد نره.چون دیگه نمیتونه اونو بازسازی کنه.
تنگن[Tengen]:
¤از اولش هم به‌خاطر زرق و برقی بودن ماشین سوار شده بود.
¤نمی‌ترسید و تازه هیجان‌زده هم بود؛چون به نظرش هیجان انگیز میومد.
¤تا وقتی که ماشین رو یه‌جا پارک کردی و وایسادین،فقط با هیجان حرف میزد و راجع‌به زرق و برقی بودن ماشین و همه‌جا میگفت.
¤آخرسر،چون خیلی حرف زد و مغزت رو خورد وایسادی و پیاده‌اش کردی.
...
•¤•¤•¤•¤•¤•¤
کاراکترها:موزان[Muzan]_تنگن[Tengen]
موضوع:اگه ماشین رو تند برونید.
•¤•¤•¤•¤•¤
موزان[Muzan]:
▪︎هیچ واکنشی نداشت و خیلی خونسرد و بیخیال بود.
▪︎براش مهم نبود حتی اگر هم تصادف میکردید!چرا؟چون اون میتونست بدنشو بازسازی کنه؛و اینکه براش مهم نبود چه بلایی سر تو میاد.چون معتقد بود که هربلایی هم سرت بیاد تقصیر خودته.
▪︎بیشتر از این بدش میاد که موقع تند روندنت ظاهرش بهم میریزه.
▪︎تنها نگرانیش اینه که سرش به باد نره.چون دیگه نمیتونه اونو بازسازی کنه.
تنگن[Tengen]:
¤از اولش هم به‌خاطر زرق و برقی بودن ماشین سوار شده بود.
¤نمی‌ترسید و تازه هیجان‌زده هم بود؛چون به نظرش هیجان انگیز میومد.
¤تا وقتی که ماشین رو یه‌جا پارک کردی و وایسادین،فقط با هیجان حرف میزد و راجع‌به زرق و برقی بودن ماشین و همه‌جا میگفت.
¤آخرسر،چون خیلی حرف زد و مغزت رو خورد وایسادی و پیاده‌اش کردی.
...
•¤•¤•¤•¤•¤•¤
۱.۳k
۱۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.