چند پارتی جیمین
پارت ۲
**
جیمین: سوار هواپیما شدیم* آیونا خیلی بی تابی میکرد و میترسید*.. چیزی نیست بابایی ما اینجاییم!
ا/ت: تونستم قبل از اینکه هواپیما بلندشه بخوابونتش*
جیمین: خسته شدیا
ا/ت: یه کوچولو
جیمین: سرتو بزار رو شونه ام و بخواب!
ا/ت: باشه*
***
جیمین: ا/تتت بیدارشوو ( آروم)
ا/ت: هومم چیه؟
جیمین: غذا آوردن!
ا/ت: آها
جیمین: آیونا رو بده تو غذا تو بخور*
ا/ت: تو چی؟
جیمین: من قبل از اینکه تو رو بیدار کنم خورده ام
ا/ت: اوکی
****
مهماندار: آقای پارک رسیدیم!
جیمین: اوو مرسی( خواب آلو)..آیونا رو آروم گذاشتم رو کولم و سرشو نزدیک گردنم کردم تا راحتر بخوابه*..بیا بریم!
ا/ت: باشه ( خواب آلو)
جیمین: نگران نباش سریع میریم هتل بخوابیم
ا/ت: اوکیه
جیمین: پیشونیش رو بوسیدم * بریمم
* صبح*
**
جیمین: سوار هواپیما شدیم* آیونا خیلی بی تابی میکرد و میترسید*.. چیزی نیست بابایی ما اینجاییم!
ا/ت: تونستم قبل از اینکه هواپیما بلندشه بخوابونتش*
جیمین: خسته شدیا
ا/ت: یه کوچولو
جیمین: سرتو بزار رو شونه ام و بخواب!
ا/ت: باشه*
***
جیمین: ا/تتت بیدارشوو ( آروم)
ا/ت: هومم چیه؟
جیمین: غذا آوردن!
ا/ت: آها
جیمین: آیونا رو بده تو غذا تو بخور*
ا/ت: تو چی؟
جیمین: من قبل از اینکه تو رو بیدار کنم خورده ام
ا/ت: اوکی
****
مهماندار: آقای پارک رسیدیم!
جیمین: اوو مرسی( خواب آلو)..آیونا رو آروم گذاشتم رو کولم و سرشو نزدیک گردنم کردم تا راحتر بخوابه*..بیا بریم!
ا/ت: باشه ( خواب آلو)
جیمین: نگران نباش سریع میریم هتل بخوابیم
ا/ت: اوکیه
جیمین: پیشونیش رو بوسیدم * بریمم
* صبح*
۲۵.۶k
۲۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.