تو بگو قله ی قاف
تو بگو قلهی قاف
پشت دورترین پنجرهها
که قنـاری آزاد وُ ،
کبوتـر خندان میخواند
تو بگو خانــهی درد ،
تو بگو زَجرآباد
تو بگو خانهای در سردترین کوهستان
تو بگو هیـــچآباد !
من اگــر ،
مِهرتو را یاد کنم
من اگر بر جانــم ،
نفس گرم تو را ناز کنم
من اگر با پَرِ پروازِ تو پرواز کنم
اگر احساس کنم عاشقمی ،
تا ته دنیا هیــــچ !
تا تهِ عاقبتِ عاشقیات میمانم !
تو فقط راست بگو ،
واقعا عاشقـــمی؟
پشت دورترین پنجرهها
که قنـاری آزاد وُ ،
کبوتـر خندان میخواند
تو بگو خانــهی درد ،
تو بگو زَجرآباد
تو بگو خانهای در سردترین کوهستان
تو بگو هیـــچآباد !
من اگــر ،
مِهرتو را یاد کنم
من اگر بر جانــم ،
نفس گرم تو را ناز کنم
من اگر با پَرِ پروازِ تو پرواز کنم
اگر احساس کنم عاشقمی ،
تا ته دنیا هیــــچ !
تا تهِ عاقبتِ عاشقیات میمانم !
تو فقط راست بگو ،
واقعا عاشقـــمی؟
۴۱۹
۱۰ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.