شعر نوشتم ✍🏼
تو چشام نگاه کردی
اما ندیدی او آتیش توشو
اون آتیشی که بخاطر وجود تو روشن شده بود
رفتی اما آتیشم خاموش نشد
هر کاری کردی شعله ور تر شد
نگاهت ساده اما برای من
مثل جرقعه ای توی قلبم بود
وقتی از چشمای خودت الگو میگیری تا شعر بنویسی
چشمای کاور رنگ چشمای خودمه😅
گفتم شعر نزاشتم بزارم اما چرا شد
همش پشتش داستانه🙂
اما داستانه من نیس
اما ندیدی او آتیش توشو
اون آتیشی که بخاطر وجود تو روشن شده بود
رفتی اما آتیشم خاموش نشد
هر کاری کردی شعله ور تر شد
نگاهت ساده اما برای من
مثل جرقعه ای توی قلبم بود
وقتی از چشمای خودت الگو میگیری تا شعر بنویسی
چشمای کاور رنگ چشمای خودمه😅
گفتم شعر نزاشتم بزارم اما چرا شد
همش پشتش داستانه🙂
اما داستانه من نیس
۳.۸k
۰۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.