ستایش و اتنا
داستان ستایش و اتنا جرررررر
اتنا یه دختر خیلی خوب بود تو چنگل هه دأشت راه میرفتی یهو ستایش دید ستایش از همون اول که دید روش کراش زد
اتنا هم همین طؤر اتنا و ستایش یا هم احوال پرسی کردن اتنا گفت من طرف دار بی تی اس هستمانشالله زن جیمین میشم
ستایش هم گفت تو خیلی زیبایی
اتنا هک گفت مرسی
دأشتن با هم قدم میزدی یهو یه گرگ اومد جلوشون ستایش از اتنا دفاع کرد
ستایش گفت ایی گرگ بد نمیزارم اتنا منو ببری برووو
اتنا گفت تووداری منو نجات میدی شاهزاده قشنگم
ستایش گفت دوست دارم روت کراشم
اتنا گفت واقعا
ستایش گفت اره خیلییی
اتنا گفت من دوست دارم بد با هم رل شدن
١ سال بد
نتیجه بچه : گیییییی 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
اتنا یه دختر خیلی خوب بود تو چنگل هه دأشت راه میرفتی یهو ستایش دید ستایش از همون اول که دید روش کراش زد
اتنا هم همین طؤر اتنا و ستایش یا هم احوال پرسی کردن اتنا گفت من طرف دار بی تی اس هستمانشالله زن جیمین میشم
ستایش هم گفت تو خیلی زیبایی
اتنا هک گفت مرسی
دأشتن با هم قدم میزدی یهو یه گرگ اومد جلوشون ستایش از اتنا دفاع کرد
ستایش گفت ایی گرگ بد نمیزارم اتنا منو ببری برووو
اتنا گفت تووداری منو نجات میدی شاهزاده قشنگم
ستایش گفت دوست دارم روت کراشم
اتنا گفت واقعا
ستایش گفت اره خیلییی
اتنا گفت من دوست دارم بد با هم رل شدن
١ سال بد
نتیجه بچه : گیییییی 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
۲۹.۲k
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.