پارت ۸(یخی که عاشق خورشید شد )
(یخی که عاشق خورشید شد)
پارت ۸
تهیونگ:شنیدمااا
ا.ت:آخ عزیزم ناراحت که نشدی نه؟(با یه حالت مسخره)
ته:چرا برعکس خیلی ناراحت شدم
/از زبان ا.ت
آدم از هرچی بدش میاد انگار سرش میاد
تازه میگه ناراحت شده الان بگم ...؟
ا.ت:ببین گیر چه خری افتادم(زیر لبی)
اومدم که برم از بازوم گرفت
ته:کجااا
بازومو از دستش در اوردم و گفتم:انگار چیزی که بهت گفتم یادت رفته، بزار دوباره بهت یاد آوری کنم ازم دور بمون
دستمو گرفت کشید طرف خودش و با دست دیگش کمرم رو گرفت و به خودش نزدیک کرد صورتش با صورتم فاصله چندانی نداشت
الان هر کی میدید فکر میکرد ما عاشق معشوقیم
سرشو برد جای گوشم و آروم گفت:اگه ازت دور نمونم چی میشه؟
آروم تو گوشش گفتم:میخوای بدونی؟
ته:آره کنجکاوم
آروم دستم هامو گذاشتم رو شونش و نگهش داشتم و با پا زدم وس*ط پاش
افتاد زمین منم آروم رو زمین نشستم دستمو گذاشتم رو صورتش و آروم گفتم: دوست ندارم برای بار سوم حرفم رو تکرار کنم حواست باشه.
پاشدم رفتم از پشت سرم هعی میگف این کارتو تلافی میکنم
منم بی اهمیت رد شدم رفتم.
پارت ۸
تهیونگ:شنیدمااا
ا.ت:آخ عزیزم ناراحت که نشدی نه؟(با یه حالت مسخره)
ته:چرا برعکس خیلی ناراحت شدم
/از زبان ا.ت
آدم از هرچی بدش میاد انگار سرش میاد
تازه میگه ناراحت شده الان بگم ...؟
ا.ت:ببین گیر چه خری افتادم(زیر لبی)
اومدم که برم از بازوم گرفت
ته:کجااا
بازومو از دستش در اوردم و گفتم:انگار چیزی که بهت گفتم یادت رفته، بزار دوباره بهت یاد آوری کنم ازم دور بمون
دستمو گرفت کشید طرف خودش و با دست دیگش کمرم رو گرفت و به خودش نزدیک کرد صورتش با صورتم فاصله چندانی نداشت
الان هر کی میدید فکر میکرد ما عاشق معشوقیم
سرشو برد جای گوشم و آروم گفت:اگه ازت دور نمونم چی میشه؟
آروم تو گوشش گفتم:میخوای بدونی؟
ته:آره کنجکاوم
آروم دستم هامو گذاشتم رو شونش و نگهش داشتم و با پا زدم وس*ط پاش
افتاد زمین منم آروم رو زمین نشستم دستمو گذاشتم رو صورتش و آروم گفتم: دوست ندارم برای بار سوم حرفم رو تکرار کنم حواست باشه.
پاشدم رفتم از پشت سرم هعی میگف این کارتو تلافی میکنم
منم بی اهمیت رد شدم رفتم.
۸.۴k
۲۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.