بارون شدت گرفت،هواسرد وپایزی بود
بارون شدت گرفت،هواسرد وپایزی بود
توی یک اتاقه کوچیک و قدیمی،،
یه پسری که حدوده ۳ساله که اینجاست
هیچ کسی هیچ امیدی نداره ره که حالش خوب شه،،،،،،،
×ببینم یجی تو دیونه شدی هان
_عامم عزیزم من دیونه بودم
×نه امکان نداره،اخه چرا باید سرپرستی مین یونگی رو به عهده بگیری همه ی روان پزشکا از اون فرار میکنن
_اوفففف باشه بابا فقط بزار یه ک بار پرونده شو ببینم
×چرا نمیری امریکا ها
_میخوام یه بیماره دیگرو خوب کنم بعد برم
×وتو تصمیم گرفتی مین یونگی رو انتخاب کنی هاا خیلی غلت کردی نه هرگز
_اوفففف الیس منو ببین هیچ مشکلی پیش نماید قول میدم اوکی من تصمیمو گرفتم پرونده ی یونگی رو به عهده میگیرم ووختی حالش خوب شد برمیگردم امریکا
×یونگی ۳ ساله که ایجاست خوب نمیشه که نمیشههههه
_خوب منم امتحان میکنم دیگه
×پشیمون میشی(رفت)
اوففففف خسته شدم انقدر باهاش حرف زدم نا راضیش کنم
رفتی اتاقه مدیر
تق تق
/به فرمایید
_قربان
/اوویجی بیا بشین،،،چه خبر کی برمیگردی امریکا ها
_خوببب من میخوام بعد خوب شدن مین یونگی برم
/اها..صبر کن چیییی
ی..یونگیی او عزیزم اون هرگز خوب نمیشه
_قربان خیلی رک میگم از صبح تا الان دارم حرف میزنم راجبه این یونگی من پروندشو به عهده میگیرم خوبش میکنم و برمیگردم امریکا
/ببین یجی...
_لطفن نگو،،چیزی نگوو فقط پروندشو بده من یه نگاهی بندازم
/اوففف باشه بیا بگیر ولی خودت برمیگردی و میگی که گوه خوردم چون یونگی ترسناکهههه
_خیلی ممنون باییییی
پارت ۱
دوست داشتید ؟؟؟
ادامشو بنویسم ؟؟؟🥺
توی یک اتاقه کوچیک و قدیمی،،
یه پسری که حدوده ۳ساله که اینجاست
هیچ کسی هیچ امیدی نداره ره که حالش خوب شه،،،،،،،
×ببینم یجی تو دیونه شدی هان
_عامم عزیزم من دیونه بودم
×نه امکان نداره،اخه چرا باید سرپرستی مین یونگی رو به عهده بگیری همه ی روان پزشکا از اون فرار میکنن
_اوفففف باشه بابا فقط بزار یه ک بار پرونده شو ببینم
×چرا نمیری امریکا ها
_میخوام یه بیماره دیگرو خوب کنم بعد برم
×وتو تصمیم گرفتی مین یونگی رو انتخاب کنی هاا خیلی غلت کردی نه هرگز
_اوفففف الیس منو ببین هیچ مشکلی پیش نماید قول میدم اوکی من تصمیمو گرفتم پرونده ی یونگی رو به عهده میگیرم ووختی حالش خوب شد برمیگردم امریکا
×یونگی ۳ ساله که ایجاست خوب نمیشه که نمیشههههه
_خوب منم امتحان میکنم دیگه
×پشیمون میشی(رفت)
اوففففف خسته شدم انقدر باهاش حرف زدم نا راضیش کنم
رفتی اتاقه مدیر
تق تق
/به فرمایید
_قربان
/اوویجی بیا بشین،،،چه خبر کی برمیگردی امریکا ها
_خوببب من میخوام بعد خوب شدن مین یونگی برم
/اها..صبر کن چیییی
ی..یونگیی او عزیزم اون هرگز خوب نمیشه
_قربان خیلی رک میگم از صبح تا الان دارم حرف میزنم راجبه این یونگی من پروندشو به عهده میگیرم خوبش میکنم و برمیگردم امریکا
/ببین یجی...
_لطفن نگو،،چیزی نگوو فقط پروندشو بده من یه نگاهی بندازم
/اوففف باشه بیا بگیر ولی خودت برمیگردی و میگی که گوه خوردم چون یونگی ترسناکهههه
_خیلی ممنون باییییی
پارت ۱
دوست داشتید ؟؟؟
ادامشو بنویسم ؟؟؟🥺
۳.۶k
۲۸ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.