ماه یخی پارت ۱۶
ماه یخی پارت ۱۶
از دید میکو
امرو ز یه ماموریت دارم و فکر کنم اسم کسی که باهاش هم گروهم اکوتاگاوا ریونوسکه بود
وقتی کسی که باهاش هم گروه بودم رو دیدم تعضیم کوتاهی کردم و گفتم
میکو : سلام از دیدنتون خوشبختم اکوتاگاوا سنپای من میکو کانو هستم
وقتی سرم رو بالا اوردم هس کردم یه چیزی دور گردنمه اون دستای اکوتاگاوا بود که داشت خفم میکرد دستم رو بالا اوردم و دستش رو محکم گرفتم و هولش دادم اونطرف روی زمین افتادم و سرفه میکردم وقتی دستی که جلوی دهنم بود رو نگاه کردم دیدم کف دستم پر از خونه سریع رفتم سمت دستشویی وای نه دوباره نه
فلش بک به وقتی که میکو توی بیمارستان بود
وقتی منو از روی زمین گذاشتن روی تخت قبل از اینکه چویا بیاد هی سرفه میکردم وقتی دستم رو نگاه کردم دستم پر از خون بود به دکتر نگفتم ولی فکر کنم اگه بترسم و ناراحت بشم این اتفاق بیوفته
زمان حال
سریع دستم رو شستم و برگشتم سعی کردم دیگه با اکوتاگاوا حرف نزنم
گذر زمان
الان تقریبا از ورودم به مافیا ۲ ماهی میگذره الان رقیب چویا توی مبارزه رزمی هستم و تقریبا در سطح یه مدیر اجرایی هستم کم کم اسمم داشت توی مافیا می چرخید امروز بهم یه ماموریت داده شده بهم گفتن اگه این ماموریت رو درست انجام بدم به یه مدیر اجرایی تبدیل میشم
از دید میکو
امرو ز یه ماموریت دارم و فکر کنم اسم کسی که باهاش هم گروهم اکوتاگاوا ریونوسکه بود
وقتی کسی که باهاش هم گروه بودم رو دیدم تعضیم کوتاهی کردم و گفتم
میکو : سلام از دیدنتون خوشبختم اکوتاگاوا سنپای من میکو کانو هستم
وقتی سرم رو بالا اوردم هس کردم یه چیزی دور گردنمه اون دستای اکوتاگاوا بود که داشت خفم میکرد دستم رو بالا اوردم و دستش رو محکم گرفتم و هولش دادم اونطرف روی زمین افتادم و سرفه میکردم وقتی دستی که جلوی دهنم بود رو نگاه کردم دیدم کف دستم پر از خونه سریع رفتم سمت دستشویی وای نه دوباره نه
فلش بک به وقتی که میکو توی بیمارستان بود
وقتی منو از روی زمین گذاشتن روی تخت قبل از اینکه چویا بیاد هی سرفه میکردم وقتی دستم رو نگاه کردم دستم پر از خون بود به دکتر نگفتم ولی فکر کنم اگه بترسم و ناراحت بشم این اتفاق بیوفته
زمان حال
سریع دستم رو شستم و برگشتم سعی کردم دیگه با اکوتاگاوا حرف نزنم
گذر زمان
الان تقریبا از ورودم به مافیا ۲ ماهی میگذره الان رقیب چویا توی مبارزه رزمی هستم و تقریبا در سطح یه مدیر اجرایی هستم کم کم اسمم داشت توی مافیا می چرخید امروز بهم یه ماموریت داده شده بهم گفتن اگه این ماموریت رو درست انجام بدم به یه مدیر اجرایی تبدیل میشم
۵.۱k
۲۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.