دنیا کلاس درس خداست .چیزی که مرگ نتواند بگیرد چیست
✍مرگ از نظر قرآن مجید پایان زندگی نیست، بلکه انتقال از مرحلهای به مرحله دیگر و از یک زندگی پست به یک زندگی برتر است؛{قُلْ یتَوَفَّاکمْ مَلَک الْمَوْتِ الَّذی وُکلَ بِکمْ ثُمَّ إِلی رَبِّکمْ تُرْجَعُون}.([۵۳])بگو: فرشته مرگ که مأمور قبض روح شماست جان شما را خواهد گرفت و پس از مرگ به سوی خدای خود بازگردانیده میشوید.
پس مرگ «وفات» است، نه «فوت». زیرا فوت به معنای نابودی و نیست شدن است، امّا وفات به معنای اخذ تام و در اختیار گرفتن تمام و کمال یک حقیقت است. انسان بعد از مرگ به عالم دیگر، زندگی جدیدی را آغاز میکند و به مقصد اصلی و نهایی خود میرسد.
{إِلی رَبِّک یوْمَئذٍ الْمَسَاق}.([۵۴])در آن روز خلق را به سوی خدا خواهند کشید.
در جایی دیگر قرآن کریم میفرماید:{إِلَیهِ مَرْجِعُکمْ جَمیعاً}. ([۵۵])بازگشت همه شما بسوی اوست!
در این رابطه، روایاتی از ائمّه معصومین (علیهم السلام) نقل شده است. از جمله وارد شده که از امیر المؤمنین (علیه السلام) درخواست شد:صِفْ لَنَا الْمَوْتَ.مرگ را برای ما توصیف فرما.
امیر مؤمنان (علیه السلام) با بیانی شیوا و مفهومی بلند که منشأ فصاحت و منبع بلاغت است، چنین پاسخ داد:
عَلَی الْخَبِیرِ سَقَطْتُمْ هُوَ أحَدُ ثَلاثَهِ اُمُورٍ یرِدُ عَلَیهِ إِمَّا بِشَارَهٌ بِنَعِیمِ الأَبَدِ وَإِمَّا بِشَارَهٌ بِعَذَابِ الأَبَدِ وَإِمَّا تَحْزِینٌ وَتَهْوِیلٌ وَأَمْرُهُ مُبْهَمٌ لاتَدْرِی مِنْ ای الْفِرَقِ هُوَ… . ([۵۶])از آگاه پرسش نمودید و در جای شایسته فرود آمدید. سپس فرمود: مرگ به اعتبار اشخاص یکی از سه قسم است. برای گروهی مژده به نعمتهای ابدی و همیشگی است. برای دستهای اعلام عذاب ابدی است. و برای طائفهای ناراحتی و ترس است و سرنوشت متوفّی، ناشناخته و مبهم است. نمیداند از کدامین فرق است. آیا در صف خوبان قرار میگیرد و متنعّم میشود یا از گروه بدان به حساب میآید و دچار عذاب میگردد.
در جای دیگر میفرماید: أَیهَا النَّاسُ وَإِنَّا خُلِقْنَا وَإِیاکمْ لِلْبَقَاءِ لا لِلْفَنَاءِ وَلَکنَّکمْ مِنْ دَارٍ إِلَی دَارٍ تُنْقَلُون فَتَزَوَّدُوا لِمَا أنْتُمْ صَائِرُونَ إِلَیهِ وَخَالِدُونَ فِیهِ. ([۵۷])ای مردم! ما و شما برای باقی ماندن آفریده شدهایم، نه برای فانی شدن. لکن تغییر مکان میدهید و از خانهای به خانه دیگر انتقال مییابید. پس از این سرای گذران برای عالَمی که رهسپار آن هستید و برای همیشه در آن میمانید، توشهای بردارید.
پس مرگ «وفات» است، نه «فوت». زیرا فوت به معنای نابودی و نیست شدن است، امّا وفات به معنای اخذ تام و در اختیار گرفتن تمام و کمال یک حقیقت است. انسان بعد از مرگ به عالم دیگر، زندگی جدیدی را آغاز میکند و به مقصد اصلی و نهایی خود میرسد.
{إِلی رَبِّک یوْمَئذٍ الْمَسَاق}.([۵۴])در آن روز خلق را به سوی خدا خواهند کشید.
در جایی دیگر قرآن کریم میفرماید:{إِلَیهِ مَرْجِعُکمْ جَمیعاً}. ([۵۵])بازگشت همه شما بسوی اوست!
در این رابطه، روایاتی از ائمّه معصومین (علیهم السلام) نقل شده است. از جمله وارد شده که از امیر المؤمنین (علیه السلام) درخواست شد:صِفْ لَنَا الْمَوْتَ.مرگ را برای ما توصیف فرما.
امیر مؤمنان (علیه السلام) با بیانی شیوا و مفهومی بلند که منشأ فصاحت و منبع بلاغت است، چنین پاسخ داد:
عَلَی الْخَبِیرِ سَقَطْتُمْ هُوَ أحَدُ ثَلاثَهِ اُمُورٍ یرِدُ عَلَیهِ إِمَّا بِشَارَهٌ بِنَعِیمِ الأَبَدِ وَإِمَّا بِشَارَهٌ بِعَذَابِ الأَبَدِ وَإِمَّا تَحْزِینٌ وَتَهْوِیلٌ وَأَمْرُهُ مُبْهَمٌ لاتَدْرِی مِنْ ای الْفِرَقِ هُوَ… . ([۵۶])از آگاه پرسش نمودید و در جای شایسته فرود آمدید. سپس فرمود: مرگ به اعتبار اشخاص یکی از سه قسم است. برای گروهی مژده به نعمتهای ابدی و همیشگی است. برای دستهای اعلام عذاب ابدی است. و برای طائفهای ناراحتی و ترس است و سرنوشت متوفّی، ناشناخته و مبهم است. نمیداند از کدامین فرق است. آیا در صف خوبان قرار میگیرد و متنعّم میشود یا از گروه بدان به حساب میآید و دچار عذاب میگردد.
در جای دیگر میفرماید: أَیهَا النَّاسُ وَإِنَّا خُلِقْنَا وَإِیاکمْ لِلْبَقَاءِ لا لِلْفَنَاءِ وَلَکنَّکمْ مِنْ دَارٍ إِلَی دَارٍ تُنْقَلُون فَتَزَوَّدُوا لِمَا أنْتُمْ صَائِرُونَ إِلَیهِ وَخَالِدُونَ فِیهِ. ([۵۷])ای مردم! ما و شما برای باقی ماندن آفریده شدهایم، نه برای فانی شدن. لکن تغییر مکان میدهید و از خانهای به خانه دیگر انتقال مییابید. پس از این سرای گذران برای عالَمی که رهسپار آن هستید و برای همیشه در آن میمانید، توشهای بردارید.
۱.۶k
۲۹ خرداد ۱۴۰۳