پارت ۲۰
پارت ۲۰
تو ماشین
جونگ کوک . بیبی اونجا که میریم یک کوچولو خطرناکه
ات . ها چرا ددی
جونگ کوک . بیب نگا کن من اصلا رئیس مافیام خطرناکه دیگه مراقب باش مثلا نمیتونی تنهایی جایی بری باید پیش خودم بشینی
ات . آخه چرا اونجا همه آدمای توهمن دیگه ددی
جونگ کوک . بیب خطرناکه
با همین کلمه دست کشید روی پای ات و پای ات رو نوازش کرد
ات . ددی
جونگ کوک . جونم
ات . بعد بریم لباس بخرم
جونگ کوک . اوکی بیب
تو شرکت
ویو ( رفتن تو شرکت و ات از این بزرگی یه شرکت تعجب کرد و رفتن تو دفتر جونگ کوک خلاصه دفتر جونگ کوک هم خیلی بزرگ بود )
ات . وای ددی چهقد بزرگه اتاقت
جونگ کوک. بیب اینجا اتاق رئیس گروه مافیاست تا باید بزرگ باشه عشقم
ات . اهوم
جونگ کوک . چیزی نمیخوری عشقم
ات . چرا آب خنک
جونگ کوک . اوکی عزیزم
سفارش داد و آب رو آوردن ات هم خورد
ات . ددی مرسی ( کیوت . ناز )
جونگ کوک . انقد کیوت نباش بد میشه ها وسوسم میکنی ( خنده شیطانی )
ات . عه ددی بسه دیگه
جونگ کوک. عه یعنی چی ؟
ات . عه یعنی اوفففففف
جونگ کوک . عه رو بعد حالیت میکنم ( خنده شیطانی )
ویو( بعد از تموم شدن شرکت آمدن ات لباس خرید و رفتن خونه ات غذا درست کرد و جونگ کوک هم غذا رو خورد و رفتن رو کاناپه ات لباسش رو پوشید و امد جلوی جونگ کوک و بی محلی کرد )
مشخصات لباس / تنگ - کوتاه - باز - کیوت
جونگ کوک . اوه اوه بیبی چهقد خوردنی و سکسی شدی
ات . اوففففففففف بسه دیگه ددی اجازه این کارو بهت نمیدم
جونگ کوک . نخیرم مگه دست خودته
ات رو بلند کرد و برد تو اتاق و سر تخت لباسارو کند و لباس خودش هم کند و امد رو ات و .........
پارت بعدیییییییییی
لایککککک . کامنتتتتتتت . فالووووووووووووووووووووو
تو ماشین
جونگ کوک . بیبی اونجا که میریم یک کوچولو خطرناکه
ات . ها چرا ددی
جونگ کوک . بیب نگا کن من اصلا رئیس مافیام خطرناکه دیگه مراقب باش مثلا نمیتونی تنهایی جایی بری باید پیش خودم بشینی
ات . آخه چرا اونجا همه آدمای توهمن دیگه ددی
جونگ کوک . بیب خطرناکه
با همین کلمه دست کشید روی پای ات و پای ات رو نوازش کرد
ات . ددی
جونگ کوک . جونم
ات . بعد بریم لباس بخرم
جونگ کوک . اوکی بیب
تو شرکت
ویو ( رفتن تو شرکت و ات از این بزرگی یه شرکت تعجب کرد و رفتن تو دفتر جونگ کوک خلاصه دفتر جونگ کوک هم خیلی بزرگ بود )
ات . وای ددی چهقد بزرگه اتاقت
جونگ کوک. بیب اینجا اتاق رئیس گروه مافیاست تا باید بزرگ باشه عشقم
ات . اهوم
جونگ کوک . چیزی نمیخوری عشقم
ات . چرا آب خنک
جونگ کوک . اوکی عزیزم
سفارش داد و آب رو آوردن ات هم خورد
ات . ددی مرسی ( کیوت . ناز )
جونگ کوک . انقد کیوت نباش بد میشه ها وسوسم میکنی ( خنده شیطانی )
ات . عه ددی بسه دیگه
جونگ کوک. عه یعنی چی ؟
ات . عه یعنی اوفففففف
جونگ کوک . عه رو بعد حالیت میکنم ( خنده شیطانی )
ویو( بعد از تموم شدن شرکت آمدن ات لباس خرید و رفتن خونه ات غذا درست کرد و جونگ کوک هم غذا رو خورد و رفتن رو کاناپه ات لباسش رو پوشید و امد جلوی جونگ کوک و بی محلی کرد )
مشخصات لباس / تنگ - کوتاه - باز - کیوت
جونگ کوک . اوه اوه بیبی چهقد خوردنی و سکسی شدی
ات . اوففففففففف بسه دیگه ددی اجازه این کارو بهت نمیدم
جونگ کوک . نخیرم مگه دست خودته
ات رو بلند کرد و برد تو اتاق و سر تخت لباسارو کند و لباس خودش هم کند و امد رو ات و .........
پارت بعدیییییییییی
لایککککک . کامنتتتتتتت . فالووووووووووووووووووووو
۱۷.۳k
۰۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.