ددی هوس باز
ددی هوس باز
پارت ۱
ویو ا.ت
صبح به زور بلند شدم و کار های لازم رو انجام دادم لباسم رو پوشیدم (عکس لباسش رو میزارم) یکم باز بود ولی مهم نیست راستی من توی بار کار میکنم و به مردم چیز میدم سفارشاشون رو(منحرف) وااای خیلی حرف زدم دیرم شد من دیگه برم
۱۵ دقیقه بعد
بالاخره رسیدم امروز خیلی شلوغ بود میگفتن قرار کیم تهیونگ یا همون بزرگ ترین مافیای کره جنوبی بیاد که همهی دخترا براش غش و ضعف میرن ولی خب از طرفی هم ازش مثل سگ میترسم خیلی برام جالب بود همه دخترا دوست دارن بهش بدن ولی خب من اصلاً اینجوری نیستم بیخیال رفتم سفارش یه مردو بگیرم که به زور منو نشون روی پاش و یه مارک دردناک گذاشت روی گردنم به زور خودمو ازش جدا کردم و رفتم و بله بالاخره کیم تهیونگ اومد همه دخترا رفتن و به صف ایستادن ولی من یواشکی از اونجا در رفتم که متاسفانه یکی از بادیگارداش منو دید
بادیگارد : رییس اون داره دختر داره در میره
تهیونگ : بیارش اینجا
بادیگارد : چشم
پارت ۱
ویو ا.ت
صبح به زور بلند شدم و کار های لازم رو انجام دادم لباسم رو پوشیدم (عکس لباسش رو میزارم) یکم باز بود ولی مهم نیست راستی من توی بار کار میکنم و به مردم چیز میدم سفارشاشون رو(منحرف) وااای خیلی حرف زدم دیرم شد من دیگه برم
۱۵ دقیقه بعد
بالاخره رسیدم امروز خیلی شلوغ بود میگفتن قرار کیم تهیونگ یا همون بزرگ ترین مافیای کره جنوبی بیاد که همهی دخترا براش غش و ضعف میرن ولی خب از طرفی هم ازش مثل سگ میترسم خیلی برام جالب بود همه دخترا دوست دارن بهش بدن ولی خب من اصلاً اینجوری نیستم بیخیال رفتم سفارش یه مردو بگیرم که به زور منو نشون روی پاش و یه مارک دردناک گذاشت روی گردنم به زور خودمو ازش جدا کردم و رفتم و بله بالاخره کیم تهیونگ اومد همه دخترا رفتن و به صف ایستادن ولی من یواشکی از اونجا در رفتم که متاسفانه یکی از بادیگارداش منو دید
بادیگارد : رییس اون داره دختر داره در میره
تهیونگ : بیارش اینجا
بادیگارد : چشم
۴۰۴
۱۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.