سناریو
#سناریو
#درخواستی
وقتی دخترشونی و آسم داری و میبینن داری سیگار میکشی
نامجون: نمیخوام چیزی بشنوم سریع همشونو میاری میدی به من ^ عصبی ^
جین: پولامو خرج خریدن این آشغال میکنی ؟؟؟ ... ببینم میخوای خودتو بکشی ؟؟؟ ^ رفته رفته صداش بلند میشه ^
یونگی: چرا ؟؟؟ فقط دلیل میخوام .... بهونه مهونه نشنوم
جیهوپ: تو آسم داری .... میدونی دیگه نه ؟؟؟ حتی اگر نداشتی هم حق نداشتی همچین آسیبی به بدنت بزنی
جیمین: کی بهت این چیزا چیزی رو یاد میده ؟؟؟ هاااا ^ داد عصبی ^
تهیونگ: الان من باید دخترمو ببینم پیش یه سری معتاد بی سر و پا بستری کنم ؟؟؟ ارزشت در همین حده ؟؟
جونگکوک: برگشتم خونه اثری از اون کوفتی ببینم دیگه نه من نه تو ^ از بین دندون هایی که داره روی هم فشار میده تا سرت داد نزنه ^
#درخواستی
وقتی دخترشونی و آسم داری و میبینن داری سیگار میکشی
نامجون: نمیخوام چیزی بشنوم سریع همشونو میاری میدی به من ^ عصبی ^
جین: پولامو خرج خریدن این آشغال میکنی ؟؟؟ ... ببینم میخوای خودتو بکشی ؟؟؟ ^ رفته رفته صداش بلند میشه ^
یونگی: چرا ؟؟؟ فقط دلیل میخوام .... بهونه مهونه نشنوم
جیهوپ: تو آسم داری .... میدونی دیگه نه ؟؟؟ حتی اگر نداشتی هم حق نداشتی همچین آسیبی به بدنت بزنی
جیمین: کی بهت این چیزا چیزی رو یاد میده ؟؟؟ هاااا ^ داد عصبی ^
تهیونگ: الان من باید دخترمو ببینم پیش یه سری معتاد بی سر و پا بستری کنم ؟؟؟ ارزشت در همین حده ؟؟
جونگکوک: برگشتم خونه اثری از اون کوفتی ببینم دیگه نه من نه تو ^ از بین دندون هایی که داره روی هم فشار میده تا سرت داد نزنه ^
۸.۱k
۰۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.