پارت 24
بلند زدم زیر گریه و هق هقم بلند شد. آخه چرا این طوری شد.
نه نه من باید به محمد حرف بزنم. اون نباید. فکر کنه من بهش خیانت کردم.
من هیچ وقت همچین کاری کنم
با هق هق. رفتم حموم و یاد نگاه خشمگین و غمگین محمد افتادم من مغصر. نبودم. بودم
با گریه حموم کردمو. ساعت 12 آماد شدم برم مدرسه و خیلی توی راهپله. منتظر محمد شدم که آشفته بالباسی. تقریباً. نامنظم آمد پایین
بهش گفتم. محمد توروخدا. لطفاً. بهم نگاه کن
من اون چیزی که فکر نمی کنی. نیستم. اونا همش
که باداد ورکی بیرون زد گفت. تو یه هزه ای ولی نگران نباش آدمت می کنم جنده.
با گریه گفتم. من واقعا
که محکم کوبید توی دهنم و دهنم پر خون شد. و محمد سری رفت. بیرون منم با گریه از پله ها پایین رفتم توی حیاط کنار حوض صورتمو شستم و .....
نه نه من باید به محمد حرف بزنم. اون نباید. فکر کنه من بهش خیانت کردم.
من هیچ وقت همچین کاری کنم
با هق هق. رفتم حموم و یاد نگاه خشمگین و غمگین محمد افتادم من مغصر. نبودم. بودم
با گریه حموم کردمو. ساعت 12 آماد شدم برم مدرسه و خیلی توی راهپله. منتظر محمد شدم که آشفته بالباسی. تقریباً. نامنظم آمد پایین
بهش گفتم. محمد توروخدا. لطفاً. بهم نگاه کن
من اون چیزی که فکر نمی کنی. نیستم. اونا همش
که باداد ورکی بیرون زد گفت. تو یه هزه ای ولی نگران نباش آدمت می کنم جنده.
با گریه گفتم. من واقعا
که محکم کوبید توی دهنم و دهنم پر خون شد. و محمد سری رفت. بیرون منم با گریه از پله ها پایین رفتم توی حیاط کنار حوض صورتمو شستم و .....
۴.۹k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.