پارت کوتاه «ران»¹
باهم دیگه سر یه موضوع کات کرده بودین و امشب یه پارتی یا همون کازینو دعوت شده بودی مطمعن بودی اونم میاد برای این ک حرصشو دراری لباس باز پوشیدی و با صاحب مهمونی هماهنگ کردی ک تو بری بهشون کمک کنی و از همه زودتر بری صاحاب مهمونی یه پسر پولدار جوونه خیلی هم مهربونه ارایش کردی جوری ک هیچکس ازت چشم بر نداره
صاحب کازینو اسمش کایمن بود
رفتم اونجا ولی اصن کاری نبود ک من انجام بدم همه چی از قبل چیده شده بود و خدمتکارا هم خیلی خوش برخود رفتار کردن
یکی از خدمتکارا امد سمتم
خدمه :سلام خانم ا/ت خوش امدین اقا گفتن بهتون بگم وقتشه حاضر بشید مهمونی چند دقیقه ی دیگه شروع میشه این هم کیلید اتاق 222 طبقه ی بالا قرار داره.
ا/ت: خیلی.. ممنونم
رفتم اتاق 222 چقد همه چی با نظم چیده شده بود موهامو حالت دادم لباسمو پوشیدم پالتوی پوستیمم گذاشتم رو شونه هام و رفتم پایین
از پله ها که رفتی پایین همه بهت خیره شدن لبخند دندون نما زدی رسیدی به پله ی یکی مونده به اخری که کایمن دستش رو به سمتت برد دستشو گرفتی و اروم امدی پایین
کایمن : بَه گرل واقعا فوقالعاده شدی
ا/ت: ممنون کایمن(با لبخند)
کایمن کمرتو گرفت و با هم به سمت قسمت بار رفتین
یه لحظه نگاه سنگینی رو روی خودت حس کردی
سرتو برگردوندی و با نگاه عصبی ران مواجه شدی
لرزی تو بدنت افتاد ولی طبیعی جلوه دادی
کایمن :خوبی ا/ت؟!
ا/ت: اره خوبم
خدمه :چی میل دارین؟
کایمن : دو تا ویسکی اتیشی لطفا
کایمن : خب خانم زیبا همه چی روبه راهه؟
ا/ت: اره
خدمه :بفرمایین
کایمن: رنگ ویسکی رو ک با لبات ست کردی ایا طعمش هم همینطوره؟
خنده ی شیرینی میکنی و میگی ا/ت: دوست داری امتحانش کنی؟
کایمن صورتشو نزدیک صورتت میکنه
کایمن : واقعا انقد دوست داری حرصش بدی؟
کایمن : ران هایتانی رو میگم.. من ک میدونم واسه ی چی انقد داری وا میدی ولی اگه کسه دیگه ای بود الان تو اتاق خوابش بودی
قیافت ناراحت به نظر امد
ا/ت: حق با توعه کایمن
کایمن دستشو برد به صورتت
کایمن : هی ناراحت نشو ا/ت فقط میخواستم بهت بگم بخاطر حرص دراوردن کسی اینکارو نکن دوست ندارم کاری رو کنی که نمیخوای
پاشدی و بغلش کردی اونم بغلت کرد
ا/ت: ممنونم کایمن! الان برمیگردم
اروم حرکت کردی به سمت بالا یه جوری شده بودی حالت بد شده بود بخاطر ویسکی داشتی میرفتی سمت دستشویی که کسی دستتو کشید و هلت داد به سمت دیوار
ران بود بین دیوار و ران گیر افتادی اروم از رو دیوار سر خوردی نشستی رو زمین ران با تعجب پرسید
ران :چیشده؟!
ا/ت: هیچی نشده..
بلند شدی ک بری ولی تعادلت رو از دست دادی و داشتی میخوردی زمین که ران گرفتت
صاحب کازینو اسمش کایمن بود
رفتم اونجا ولی اصن کاری نبود ک من انجام بدم همه چی از قبل چیده شده بود و خدمتکارا هم خیلی خوش برخود رفتار کردن
یکی از خدمتکارا امد سمتم
خدمه :سلام خانم ا/ت خوش امدین اقا گفتن بهتون بگم وقتشه حاضر بشید مهمونی چند دقیقه ی دیگه شروع میشه این هم کیلید اتاق 222 طبقه ی بالا قرار داره.
ا/ت: خیلی.. ممنونم
رفتم اتاق 222 چقد همه چی با نظم چیده شده بود موهامو حالت دادم لباسمو پوشیدم پالتوی پوستیمم گذاشتم رو شونه هام و رفتم پایین
از پله ها که رفتی پایین همه بهت خیره شدن لبخند دندون نما زدی رسیدی به پله ی یکی مونده به اخری که کایمن دستش رو به سمتت برد دستشو گرفتی و اروم امدی پایین
کایمن : بَه گرل واقعا فوقالعاده شدی
ا/ت: ممنون کایمن(با لبخند)
کایمن کمرتو گرفت و با هم به سمت قسمت بار رفتین
یه لحظه نگاه سنگینی رو روی خودت حس کردی
سرتو برگردوندی و با نگاه عصبی ران مواجه شدی
لرزی تو بدنت افتاد ولی طبیعی جلوه دادی
کایمن :خوبی ا/ت؟!
ا/ت: اره خوبم
خدمه :چی میل دارین؟
کایمن : دو تا ویسکی اتیشی لطفا
کایمن : خب خانم زیبا همه چی روبه راهه؟
ا/ت: اره
خدمه :بفرمایین
کایمن: رنگ ویسکی رو ک با لبات ست کردی ایا طعمش هم همینطوره؟
خنده ی شیرینی میکنی و میگی ا/ت: دوست داری امتحانش کنی؟
کایمن صورتشو نزدیک صورتت میکنه
کایمن : واقعا انقد دوست داری حرصش بدی؟
کایمن : ران هایتانی رو میگم.. من ک میدونم واسه ی چی انقد داری وا میدی ولی اگه کسه دیگه ای بود الان تو اتاق خوابش بودی
قیافت ناراحت به نظر امد
ا/ت: حق با توعه کایمن
کایمن دستشو برد به صورتت
کایمن : هی ناراحت نشو ا/ت فقط میخواستم بهت بگم بخاطر حرص دراوردن کسی اینکارو نکن دوست ندارم کاری رو کنی که نمیخوای
پاشدی و بغلش کردی اونم بغلت کرد
ا/ت: ممنونم کایمن! الان برمیگردم
اروم حرکت کردی به سمت بالا یه جوری شده بودی حالت بد شده بود بخاطر ویسکی داشتی میرفتی سمت دستشویی که کسی دستتو کشید و هلت داد به سمت دیوار
ران بود بین دیوار و ران گیر افتادی اروم از رو دیوار سر خوردی نشستی رو زمین ران با تعجب پرسید
ران :چیشده؟!
ا/ت: هیچی نشده..
بلند شدی ک بری ولی تعادلت رو از دست دادی و داشتی میخوردی زمین که ران گرفتت
۷.۶k
۰۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.