سناریو درخواستی:)
وقتی عضو نهمی و بهشون اشتباهی تحر*یک کننده میدی.
چان:در حال عوض کردن لباست بودی که در اتاق باز میشه و چان وارد اتاق میشه. متعجب دستات رو مقابل بدنت میگیری تا خودت رو بپوشونی و میگی: چان میشه بری بیرون؟
اما بنگ چان به سمتت قدم برمیداره و در یک حرکت تو رو روی تختت پرت میکنه و شروع به کیس مارک کردنت میکنه.
لینو:وارد پذیرایی میشی که با چهرهی عرق کرده ی لینو مواجه میشی. نگران سمتش میری و میگی: لینو خوبی؟
لینو چشم هاشو باز میکنه و با چهرهی خمارش بهت زل میزنه و مچ دستت رو میگیره و از روی شلوار رو پایین تنش قرار میده و میگه: حسش میکنی؟ به خاطر تو اینجوری شده.
ترسیده دستتو پس میزنی تا ازش فاصله بگیری اما دوباره دستت رو میگیره و تو رو دقیقا جایی که نباید،میاندازه. و در حالی که آروم زیرت خودشو تکون میده ناله ای بلند میکنه و میگه:فوق العاده ای بیب.
چانگبین: ناله ای بلند میکنه که نگران وارد اتاقش میشی و میگی: چانگبین حالت خوبه؟
چانگبین با دیدن تو به سمتت حمله ور میشه و تو رو به دیوار اتاق میچسبونه و لباتو وحشیانه میبوسه.
هیونجین: حموم بودی و داشتی دوش میگرفتی که هیونجین درحموم رو به آرومی باز میکنه و با بدن برهنه ی تو مواجه میشه. بعد از گذشت چند دقیقه لباسش رو از بدنش خارج میکنه و از پشت بهت میچسبه که ترسیده به فرد پشت سرت نگاه میکنی و میگه: هیونجین چیکار میکنی؟ برو بیرون.
هیونجین اما لیسی به لاله ی گوشت میزنه و میگه:متاسفم بیب اما باهات کار دارم.
هان:نگاهی به پایین تنش میکنه و فحشی زیر لب میگه. وارد اتاقت میشه و تو رو روی تخت در حال استفاده از گوشی میبینه. روی تخت میاد و روت خیمه میزنه که متعجب میگی: هان چیکار میکنی؟
هان گوشیتو از دستت میگیره و گوشه ای از تخت پرت میکنه و دوباره روت خیمه میزنه و در حالی که نفس هاشو داخل گردنت بیرون میفرسته میگه : بهت نیاز دارم بیب.
فلیکس: خوابیده بودی که فلیکس روی تختت دراز میکشه و خودشو از پشت بهت میچسبونه و لباستو کمی بالا میده و شروع به بوسیدن کمر لختت میکنه که از خواب بیدار میشی و میگی:چیکار میکنی فلیکس؟
فلیکس بیشتر از قبل خودشو بهت میچسبونه و میگه: فقط دارم نیازمو رفع میکنم بیبی گرل.
سونگمین:پوزخندی میزنه و وارد آشپزخونه میشه و تو رو در حال آشپزی میبینه. پایین تنشو از پشت بهت می چسبونه که ترسیده میگی: چیزی شده سونگمین؟
سونگمین لبش رو نزدیک گوشت میاره و میگه:هیچی فقط فک کنم قرص اشتباهی بهم دادی ا/ت.
آی ان:ناله ای مردونه میکنه و بهت میگه : مطمئنی بهم مسکن دادی عزیزم؟
با تعجب میگی : آره چطور؟
پوزخندی میزنه و نیم نگاهی به پایین تنه اش میکنه و میگه: مطمئن نیستم.
چان:در حال عوض کردن لباست بودی که در اتاق باز میشه و چان وارد اتاق میشه. متعجب دستات رو مقابل بدنت میگیری تا خودت رو بپوشونی و میگی: چان میشه بری بیرون؟
اما بنگ چان به سمتت قدم برمیداره و در یک حرکت تو رو روی تختت پرت میکنه و شروع به کیس مارک کردنت میکنه.
لینو:وارد پذیرایی میشی که با چهرهی عرق کرده ی لینو مواجه میشی. نگران سمتش میری و میگی: لینو خوبی؟
لینو چشم هاشو باز میکنه و با چهرهی خمارش بهت زل میزنه و مچ دستت رو میگیره و از روی شلوار رو پایین تنش قرار میده و میگه: حسش میکنی؟ به خاطر تو اینجوری شده.
ترسیده دستتو پس میزنی تا ازش فاصله بگیری اما دوباره دستت رو میگیره و تو رو دقیقا جایی که نباید،میاندازه. و در حالی که آروم زیرت خودشو تکون میده ناله ای بلند میکنه و میگه:فوق العاده ای بیب.
چانگبین: ناله ای بلند میکنه که نگران وارد اتاقش میشی و میگی: چانگبین حالت خوبه؟
چانگبین با دیدن تو به سمتت حمله ور میشه و تو رو به دیوار اتاق میچسبونه و لباتو وحشیانه میبوسه.
هیونجین: حموم بودی و داشتی دوش میگرفتی که هیونجین درحموم رو به آرومی باز میکنه و با بدن برهنه ی تو مواجه میشه. بعد از گذشت چند دقیقه لباسش رو از بدنش خارج میکنه و از پشت بهت میچسبه که ترسیده به فرد پشت سرت نگاه میکنی و میگه: هیونجین چیکار میکنی؟ برو بیرون.
هیونجین اما لیسی به لاله ی گوشت میزنه و میگه:متاسفم بیب اما باهات کار دارم.
هان:نگاهی به پایین تنش میکنه و فحشی زیر لب میگه. وارد اتاقت میشه و تو رو روی تخت در حال استفاده از گوشی میبینه. روی تخت میاد و روت خیمه میزنه که متعجب میگی: هان چیکار میکنی؟
هان گوشیتو از دستت میگیره و گوشه ای از تخت پرت میکنه و دوباره روت خیمه میزنه و در حالی که نفس هاشو داخل گردنت بیرون میفرسته میگه : بهت نیاز دارم بیب.
فلیکس: خوابیده بودی که فلیکس روی تختت دراز میکشه و خودشو از پشت بهت میچسبونه و لباستو کمی بالا میده و شروع به بوسیدن کمر لختت میکنه که از خواب بیدار میشی و میگی:چیکار میکنی فلیکس؟
فلیکس بیشتر از قبل خودشو بهت میچسبونه و میگه: فقط دارم نیازمو رفع میکنم بیبی گرل.
سونگمین:پوزخندی میزنه و وارد آشپزخونه میشه و تو رو در حال آشپزی میبینه. پایین تنشو از پشت بهت می چسبونه که ترسیده میگی: چیزی شده سونگمین؟
سونگمین لبش رو نزدیک گوشت میاره و میگه:هیچی فقط فک کنم قرص اشتباهی بهم دادی ا/ت.
آی ان:ناله ای مردونه میکنه و بهت میگه : مطمئنی بهم مسکن دادی عزیزم؟
با تعجب میگی : آره چطور؟
پوزخندی میزنه و نیم نگاهی به پایین تنه اش میکنه و میگه: مطمئن نیستم.
۲۸.۰k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.