عشق ناخواسته Part. 20

دایون ـ هوسوک فعلا یکم تو شکنجش کن تا من برم پدرم و پدرت رو صدا کنم

هوسوک ـ اوکی تو برو
و هوسوک شرپع کرد به شکنجه دادنش
و دایون هم رفت تا اونا رو صدا کنه


دایون ـ پدر عمو لی ما اونو گرفتیم

پدر دایون ـ افرین دخترم میدونستم شما دوتا از پس اون بر میاد حالا بگو کجاست

دایون ـ توی اتاق شکنجست

پدر دایون، پدر هوسوک ـ اها پس بیا بریم اونجا امروز کارش رو تموم می کنیم


دایون ـ حتما من خودم هم دلم شور زده واسه خون خون ریزی


و باهم رفتن به اتاق شکنجه که هوسوک خیلی بد اونو شکنجه داده بود و انگار حالش خیلی بد بود

دایون ـ هوسوک حالت خوبه

هوسوک ـ نمیدونم مطمعن نیستم

دایون ـ بیا منو تو بریم داخل پدرم و عمو لی کارش رو تموم می کنن

هوسوک ـ باشه

و باهم رفتن داخل

دایون ـ موقعی که من نبودم چی شد

هوسوک ـ اون یه ویدیو. بهم نشون داد

دایون ـ گوشی از کجا اورد

هوسوک ـ تو جیبش بود بهم گفت که اونو در بیارم

دایون ـ خوب بعدش

هوسوک ـ توی اون ویدیو لی ها با یه مرد دیگه بود و داشت با اون سکس می کرد

دایون ـ خوب شاید الکی باشه شاید فیک باشه

هوسوک ـ نه راست راست بود اون ویدیو یی بود که توسط دربین های بار گرفته شده بود زمانش هم مال دیروز بود ولی نمی تونم باور کنم

دایون ـ خوب ولش کن اون بهت خیانت کرده تو هم اونث رها کن

هوسوک ـ اخه چجوری من عاشقش بودم چجوری تونست بهم خیانت کنه

دایون ـ می تونم عکس دختره رو ببینم

هوسوک ـ بله بیا

دایون ـ پس این همون دوست دخترت بود

هوسوک ـ اره خود شه اینم دوست پسرشه

دایون ـ می خوای مطمعن بشی که اون بهت خیانت کرده

هوسوک ـ مگه چیز دیگه ای هم مونده

دایون ـ حالا شاید جانگ شین دروغ گفته تا تو رو. اذیت کنه

هوسوک ـ خوب بگو ببینم