❤️🔥 مافیای خشن من ❤️🔥
Part: 20
ریچارد: الو..... اوکی کارت خوب بود
و گوشی رو قطع کرد
ات: کی بود؟
ریچارد: کی از افراد
ات: چی می گفت؟
ریچارد: چانگ رو پیدا کردن و بردنش انبار و الان منتظر ما هستن... دیدی گفتم درستش می کنم.(😏)
ات: نه تورو خدا خودت گند زدی میخوای درستشم نکن.
ریچارد: ایشششششش..... ات اونجا رو نگاه کن مغازه موبایل فروشی هست
ات: که چی؟
ریچارد: مگه گوشی نمی خوای؟(🤨)
ات: وای اره می خوام
ریچارد: پس بریم
ات: بریم بریم (کمی ذوق)
*نکته: ریچارد و جک تنها کسانی بودند که شادی قم خنده و یا اشک ات رو دیده بودن حتی خانواده اش هم تنها خنده ات رو دیده بودم و اشک اون رو ندیده بودن*
ریچارد: هه دیونه(🙂)
با هم رفتیم داخل مغازه صاحب مغازه یه پسر یه پسر جون و خوش تیپ بود.
صاحب مغازه: سلام خوش اومدین چه کمکی از من برمیا.
ات: یه گوشی می خواستم.
صاحب مغازه: چه مدلی می خواستید؟
ات: آیفون ۱۴
ریچارد: چـــــــــی ات گوشی قبلیت13بود.
ات: خوب من ۱۴ می خوام.
ریچارد: نه همون ۱۳ رو میخرم.
ات: ریچارد تو لو خدا(لوس)
ریچارد: نه.
ات: عزیزم خواهش می کنم(لوس🥺)
ریچارد: اخ ات تو منو ورشکسته می کنی باشه من خرم
ات: وای مرسی(ذوق کرد و پرید بغل ریچارد و ریچارد هم متقابل بغلش کرد)
صاحب مغازه: وای چه زوج کیوتی (🙂)
ات: وای نه اشتباه برداشت کردید ما فقط دوستیم.
صاحب مغازه: وای جدن اما به هم میاید(😉)
ریچارد: ممنون
ات: ریچارد (چشم غره)
ریچارد: قلط کردم(خنده😁)
ات: از دست تو
صاحب مغازه: بفرمایید اینم گوشی شما قاب برای گوشی میخواین؟
اتو ریچارد هم زمان
ات:....
ریچارد:.....
بچه ها اومدم پارت بعد رو یه ساعت دیگه می زارم
شرط
لایک: ۱۵
کامنت: ۱۵
😉
ریچارد: الو..... اوکی کارت خوب بود
و گوشی رو قطع کرد
ات: کی بود؟
ریچارد: کی از افراد
ات: چی می گفت؟
ریچارد: چانگ رو پیدا کردن و بردنش انبار و الان منتظر ما هستن... دیدی گفتم درستش می کنم.(😏)
ات: نه تورو خدا خودت گند زدی میخوای درستشم نکن.
ریچارد: ایشششششش..... ات اونجا رو نگاه کن مغازه موبایل فروشی هست
ات: که چی؟
ریچارد: مگه گوشی نمی خوای؟(🤨)
ات: وای اره می خوام
ریچارد: پس بریم
ات: بریم بریم (کمی ذوق)
*نکته: ریچارد و جک تنها کسانی بودند که شادی قم خنده و یا اشک ات رو دیده بودن حتی خانواده اش هم تنها خنده ات رو دیده بودم و اشک اون رو ندیده بودن*
ریچارد: هه دیونه(🙂)
با هم رفتیم داخل مغازه صاحب مغازه یه پسر یه پسر جون و خوش تیپ بود.
صاحب مغازه: سلام خوش اومدین چه کمکی از من برمیا.
ات: یه گوشی می خواستم.
صاحب مغازه: چه مدلی می خواستید؟
ات: آیفون ۱۴
ریچارد: چـــــــــی ات گوشی قبلیت13بود.
ات: خوب من ۱۴ می خوام.
ریچارد: نه همون ۱۳ رو میخرم.
ات: ریچارد تو لو خدا(لوس)
ریچارد: نه.
ات: عزیزم خواهش می کنم(لوس🥺)
ریچارد: اخ ات تو منو ورشکسته می کنی باشه من خرم
ات: وای مرسی(ذوق کرد و پرید بغل ریچارد و ریچارد هم متقابل بغلش کرد)
صاحب مغازه: وای چه زوج کیوتی (🙂)
ات: وای نه اشتباه برداشت کردید ما فقط دوستیم.
صاحب مغازه: وای جدن اما به هم میاید(😉)
ریچارد: ممنون
ات: ریچارد (چشم غره)
ریچارد: قلط کردم(خنده😁)
ات: از دست تو
صاحب مغازه: بفرمایید اینم گوشی شما قاب برای گوشی میخواین؟
اتو ریچارد هم زمان
ات:....
ریچارد:.....
بچه ها اومدم پارت بعد رو یه ساعت دیگه می زارم
شرط
لایک: ۱۵
کامنت: ۱۵
😉
۱۲.۶k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.