فیک جونگ کوک پارت ۱۰
💜ᗷTS⟭⟬💜
پارت 10
💜🙂 رویای ا/ت🙂💜
ا/ت میخواست بره که یهووو صدای یه زنگ رو شنید دید که کوک بهش خیره شده👀
کوک : شنیدیش؟
ا/ت : مگه تو هم شنیدی؟
کوک سریع از سرجاش بلند شد و ا/ت رو بوسید 😃
و رو به همه ی آرمی ها گفت شنیدمش صدای زنگی رو که گفتم من و ا/ت دیگه باهمیم😍
ا/ت : کوک چی میگی
کوک : من گفتم وقتی صدای زنگ رو بشنوم اون دختر دوست دخترم میشه و باهاش ازدواج میکنم
ا/ت : یااا کوک چی میگی
کوک : میخوای بهت ثابت کنم؟
ا/ت : حتمااااا چون واقعا هنوز شوکم
کوک : باشه پس همراهم بیا
ا/ت : کجا؟
کوک :فقط بیا
ا/ت : باشه
کوک سوار ماشین شد و ا/ت هم سوار ماشین شد
کوک ا/ت رو برد خونه ش و سریعا
بچه ها دقت کنید❌ الان نصف این پارت +۱۸ میشه و اگر دوست ندارید بخونید برید پایین تا جایی که تیک✅ این شکلی ببینید
کوک سریع لباسش رو درآورد و ا/ت گفت : کوک داری چیکار میکنی ؟
کوک : میخوام تو رو مال خودم کنم
ا/ت :اما کوک
کوک : هیچی نگو
ا/ت : کو..
.
.
کوک ا/ت رو بغل کرد و برد توی اتاق و چون ا/ت خجالت میکشید کوک لامپ هارو خاموش کرد
ا/ت ؛ وقتی لامپ هارو خاموش کرد دیگه خجالت نمیکشیدم
کوک : بیبی گرل من میخوام تو رو مال خودم کنم❤🔥
ا/ت : کوک من هنوز باکره ام
نویسنده : بچه ها باکره یعنی ( تا حالا رابطه جنسی نداشته) اوکی؟
کوک : حواسم هست بیبی 🔥
صبح روز بعد :
✅✅✅✅ بیاید بخونید🤣
ا/ت : وقتی بیدار شدم توی بغل کوک بودم🙂 خیلی ناز خوابیده بود☺️
میخواستم از تو بغلش در بیام که بیدار شد،،
کوک : اوه بیبی کی بیدارشدی؟
ا/ت : تازه بیدار شدم
کوک : بریم صبحانه درست کنیم؟
ا/ت : بریم🤩
ادامه دارد..............
پارت 10
💜🙂 رویای ا/ت🙂💜
ا/ت میخواست بره که یهووو صدای یه زنگ رو شنید دید که کوک بهش خیره شده👀
کوک : شنیدیش؟
ا/ت : مگه تو هم شنیدی؟
کوک سریع از سرجاش بلند شد و ا/ت رو بوسید 😃
و رو به همه ی آرمی ها گفت شنیدمش صدای زنگی رو که گفتم من و ا/ت دیگه باهمیم😍
ا/ت : کوک چی میگی
کوک : من گفتم وقتی صدای زنگ رو بشنوم اون دختر دوست دخترم میشه و باهاش ازدواج میکنم
ا/ت : یااا کوک چی میگی
کوک : میخوای بهت ثابت کنم؟
ا/ت : حتمااااا چون واقعا هنوز شوکم
کوک : باشه پس همراهم بیا
ا/ت : کجا؟
کوک :فقط بیا
ا/ت : باشه
کوک سوار ماشین شد و ا/ت هم سوار ماشین شد
کوک ا/ت رو برد خونه ش و سریعا
بچه ها دقت کنید❌ الان نصف این پارت +۱۸ میشه و اگر دوست ندارید بخونید برید پایین تا جایی که تیک✅ این شکلی ببینید
کوک سریع لباسش رو درآورد و ا/ت گفت : کوک داری چیکار میکنی ؟
کوک : میخوام تو رو مال خودم کنم
ا/ت :اما کوک
کوک : هیچی نگو
ا/ت : کو..
.
.
کوک ا/ت رو بغل کرد و برد توی اتاق و چون ا/ت خجالت میکشید کوک لامپ هارو خاموش کرد
ا/ت ؛ وقتی لامپ هارو خاموش کرد دیگه خجالت نمیکشیدم
کوک : بیبی گرل من میخوام تو رو مال خودم کنم❤🔥
ا/ت : کوک من هنوز باکره ام
نویسنده : بچه ها باکره یعنی ( تا حالا رابطه جنسی نداشته) اوکی؟
کوک : حواسم هست بیبی 🔥
صبح روز بعد :
✅✅✅✅ بیاید بخونید🤣
ا/ت : وقتی بیدار شدم توی بغل کوک بودم🙂 خیلی ناز خوابیده بود☺️
میخواستم از تو بغلش در بیام که بیدار شد،،
کوک : اوه بیبی کی بیدارشدی؟
ا/ت : تازه بیدار شدم
کوک : بریم صبحانه درست کنیم؟
ا/ت : بریم🤩
ادامه دارد..............
۳۳۴.۴k
۳۰ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.