The Mistake (𝐏/𝐭:5)
__________________________________________________
[صفحه اول]
سلام من کیم ا/ت هستم و ۱۸ سالمه. میخوام داستانم و با جونگ کوک توی این دفترچه بنویسم. کی میدونه؟ شاید ازدواج کردیم.
دفترچه خاطرات عزیزم
امروز با یکی از هم کلاسی هام به اسم جئون جونگ کوک قرار گذاشتم. بنظرم پسر خوبیه، بانی کوچولو صداش میزنم چون هر وقت میخنده شبیه خرگوش میشه
از بودن کنارش خیلی خوشحالم و امیدوارم همیشه کنار هم بمونیم
[صفحه دوم]
دفترچه خاطرات عزیزم
تقریبا یک سال از قرار گذاشتمون میگذره و ما عاشق هم شدیم، من خیلی خیلی دوسش دارم.
امروز کوک و بردم خونه تا با پدر و مادرم آشناش کنم، کنارهم شام خوردیم و بقیه شبو توی اتاقمگذروندیم.
نمیدونم چجوری حسم و وقتی کنارمه توصیف کنم. فقط میتونم بگم خیلی دوسش دارم.
[صفحه سوم]
دفترچه خاطرات عزیزم
امروز سومین سالیه که با کوک قرار میزارم، توی این سه سال هر روز بیشتر دوسش داشتم، انگار حتی یک لحظه ام نمیتونم بدون اون بگذرونم.
قرار شده امشب بیاد خواستگاریم
حس عجیبی دارم
چون یکدوستی ۴ ساله داره تبدیل میشه به ازدواج و تشکیل یک خانواده چهار نفره...
[صفحه چهارم]
دفترچه خاطرات عزیزم
امروز روز عروسیمونه و عملا میشه ۵ سال که همو میشناسیم
تا به امروز هیچی از علاقم بهش کم نشده و حتی بیشترم شده. بی صبرانه منتظرم تا رسما مال همدیگه بشیم.
[صفحه پنجم]
امشب چهارمین سالگرد ازدواجمونه، تا به امروز هیچ دعوای بزرگی نداشتیم و یک زندگی با روند آروم داشتیم. ولی چند شبه که خیلی داره دیر میاد
باهام سرد رفتار میکنه
این سرد نگاه کردن ها و سرد حرف زدناش قلبم و خورد میکنه، ولی شاید فقط یکم کارش زیاده.
امیدوارم نخواد ازم جدا بشه یا کس دیگه ای و دوس داشته باشه، حتی تصورش برام غیرقابل باوره...من خیلی دوسش دارم
[صفحه ششم]
جونگکوک
الان که داری این خاطره رو میخونی، من دیگه پیشت نیستم.
امروز ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۳، روز تولد ۲۷ سالگیمه
نمیدونم چرا و سر چی بهم خیانت کردی و ازم خواستی ازت دور بمونم..شاید برات کافی نبودم.
ولی این و بدون من هنوزم مثل اون دختر ۱۸ ساله ای که درس و میپیچوند و میومد حیاط پشتی تا خرگوش کوچولوش و ببینه دوست دارم.
الان که پیشت نیستم شاید یکذره درک کنی و بفهمی وقتی کنارم نبودی من چه عذابی کشیدم..ولی حداقل تو این و میدونی که من هنوز دوست دارم.
البته مطمئن نیستم که برات مهمه نبودم، یا نه
در آخر جئون، توی این ۹ سال، از زندگی لذتی بردم که هیچوقت دیگه تکرار نمیشه. امیدوارم با سولآ یک زندگی خیلی قشنگ داشته باشین، امیدوارم اونم قلق تورو جوری که من میدونستم بدونه
امیدوارم تا آخرین لحظه زندگیت بخندی و شاد باشی
دختری که همیشه دوست داره
جئون ا/ت
___________________________________________________
[صفحه اول]
سلام من کیم ا/ت هستم و ۱۸ سالمه. میخوام داستانم و با جونگ کوک توی این دفترچه بنویسم. کی میدونه؟ شاید ازدواج کردیم.
دفترچه خاطرات عزیزم
امروز با یکی از هم کلاسی هام به اسم جئون جونگ کوک قرار گذاشتم. بنظرم پسر خوبیه، بانی کوچولو صداش میزنم چون هر وقت میخنده شبیه خرگوش میشه
از بودن کنارش خیلی خوشحالم و امیدوارم همیشه کنار هم بمونیم
[صفحه دوم]
دفترچه خاطرات عزیزم
تقریبا یک سال از قرار گذاشتمون میگذره و ما عاشق هم شدیم، من خیلی خیلی دوسش دارم.
امروز کوک و بردم خونه تا با پدر و مادرم آشناش کنم، کنارهم شام خوردیم و بقیه شبو توی اتاقمگذروندیم.
نمیدونم چجوری حسم و وقتی کنارمه توصیف کنم. فقط میتونم بگم خیلی دوسش دارم.
[صفحه سوم]
دفترچه خاطرات عزیزم
امروز سومین سالیه که با کوک قرار میزارم، توی این سه سال هر روز بیشتر دوسش داشتم، انگار حتی یک لحظه ام نمیتونم بدون اون بگذرونم.
قرار شده امشب بیاد خواستگاریم
حس عجیبی دارم
چون یکدوستی ۴ ساله داره تبدیل میشه به ازدواج و تشکیل یک خانواده چهار نفره...
[صفحه چهارم]
دفترچه خاطرات عزیزم
امروز روز عروسیمونه و عملا میشه ۵ سال که همو میشناسیم
تا به امروز هیچی از علاقم بهش کم نشده و حتی بیشترم شده. بی صبرانه منتظرم تا رسما مال همدیگه بشیم.
[صفحه پنجم]
امشب چهارمین سالگرد ازدواجمونه، تا به امروز هیچ دعوای بزرگی نداشتیم و یک زندگی با روند آروم داشتیم. ولی چند شبه که خیلی داره دیر میاد
باهام سرد رفتار میکنه
این سرد نگاه کردن ها و سرد حرف زدناش قلبم و خورد میکنه، ولی شاید فقط یکم کارش زیاده.
امیدوارم نخواد ازم جدا بشه یا کس دیگه ای و دوس داشته باشه، حتی تصورش برام غیرقابل باوره...من خیلی دوسش دارم
[صفحه ششم]
جونگکوک
الان که داری این خاطره رو میخونی، من دیگه پیشت نیستم.
امروز ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۳، روز تولد ۲۷ سالگیمه
نمیدونم چرا و سر چی بهم خیانت کردی و ازم خواستی ازت دور بمونم..شاید برات کافی نبودم.
ولی این و بدون من هنوزم مثل اون دختر ۱۸ ساله ای که درس و میپیچوند و میومد حیاط پشتی تا خرگوش کوچولوش و ببینه دوست دارم.
الان که پیشت نیستم شاید یکذره درک کنی و بفهمی وقتی کنارم نبودی من چه عذابی کشیدم..ولی حداقل تو این و میدونی که من هنوز دوست دارم.
البته مطمئن نیستم که برات مهمه نبودم، یا نه
در آخر جئون، توی این ۹ سال، از زندگی لذتی بردم که هیچوقت دیگه تکرار نمیشه. امیدوارم با سولآ یک زندگی خیلی قشنگ داشته باشین، امیدوارم اونم قلق تورو جوری که من میدونستم بدونه
امیدوارم تا آخرین لحظه زندگیت بخندی و شاد باشی
دختری که همیشه دوست داره
جئون ا/ت
___________________________________________________
۳.۷k
۰۳ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.