کوک
کوک
خیلی خوشحال بودم که دارم میرم ته رو ببینم ولی سه ساعت زود تر رسیده بودم یه دسته گل خریدم به سمت خونمون حرکت کردم ولی وقتی به خونه رسیدم تو جفت کفش دیدم ولی به روی خودم نیاوردم به سمت اتاق مشترکمون حرکت کردم و با دیدن اون صحنه فاکی دست و پام شل شدن و گل توی دستم افتاد
ویو ته
داشتم به خوبی جیمین رو به فاک می دادم که نگاه های سنگینی رو احساس کردم به سمت در نگاه کردم دیدم که
ته : ج....جون......جونگ کوکی
جیمین:عا کوک
کوک: خفه شین هرزه ها واقعا برات متاسفم آقای کیم
به سمت در حرکت کردم فقط می خواستم دیگه پام رو تو اون خراب خونه نزارم به زور و با گریه خودم رو به سر کوچه رسوندم که صدای داد اون بچ اومد
ته : کوک ( با داد) برگرد غلط کردم
کوک: دیگه برای غلط کردن دیره آقای کیم
که تاریکی ......
ویو بیمارستان
ته: آقای دکتر خانم پرستار کمک کنید ( با گریه)
پرستار : باید عمل بشه
ته: هر کاری که می تونید بکنید هزینش هم مهم نیست
دو ساعت بعد
دکتر : متاسفم آقای کیم
یک سال بعد
یک ساله که من هر روز می آم سر قبر کوک اگه من اون کار فاکی رو نمی کردم این اتفاق نمی افتاد
ته: خدایاااااااااااااااااااااااااا منو ببر پیش جونگ کوکم
تمام🥺
خیلی خوشحال بودم که دارم میرم ته رو ببینم ولی سه ساعت زود تر رسیده بودم یه دسته گل خریدم به سمت خونمون حرکت کردم ولی وقتی به خونه رسیدم تو جفت کفش دیدم ولی به روی خودم نیاوردم به سمت اتاق مشترکمون حرکت کردم و با دیدن اون صحنه فاکی دست و پام شل شدن و گل توی دستم افتاد
ویو ته
داشتم به خوبی جیمین رو به فاک می دادم که نگاه های سنگینی رو احساس کردم به سمت در نگاه کردم دیدم که
ته : ج....جون......جونگ کوکی
جیمین:عا کوک
کوک: خفه شین هرزه ها واقعا برات متاسفم آقای کیم
به سمت در حرکت کردم فقط می خواستم دیگه پام رو تو اون خراب خونه نزارم به زور و با گریه خودم رو به سر کوچه رسوندم که صدای داد اون بچ اومد
ته : کوک ( با داد) برگرد غلط کردم
کوک: دیگه برای غلط کردن دیره آقای کیم
که تاریکی ......
ویو بیمارستان
ته: آقای دکتر خانم پرستار کمک کنید ( با گریه)
پرستار : باید عمل بشه
ته: هر کاری که می تونید بکنید هزینش هم مهم نیست
دو ساعت بعد
دکتر : متاسفم آقای کیم
یک سال بعد
یک ساله که من هر روز می آم سر قبر کوک اگه من اون کار فاکی رو نمی کردم این اتفاق نمی افتاد
ته: خدایاااااااااااااااااااااااااا منو ببر پیش جونگ کوکم
تمام🥺
۷.۴k
۰۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.