خسته شده ام از متر کردن خیابان های خاطراتمان نمیدانم من د

خسته شده ام از متر کردن خیابان های خاطراتمان نمیدانم من در دیدرست نیستم و چشمانت زنگ زده است یا چشمانت محوتسلای دیگری است و مرا نمیبیند راستش را بگو جانم

#مهتاب_ریاضی
دیدگاه ها (۱)

اگر غمگین در مقابلِ تو بایستمو از غمم برایت بگویم، تو چه می‌...

آنقدر فاصله مان از هم  دور شده است ک فردی مثل ت ک هیچ ...چین...

مرا که شانه‌ام از حمل آفتاب خَم است به جز پناه دو دستِ تو سا...

آدمى‏كسی را كه دوستش دارد‏رها نمى‌كند؛‏دوست داشتن اما‏آدمى ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط